زناشویی و ازدواجسبک زندگی

چگونه از طلاق جلوگیری کنم و ازدواج موفقی داشته باشم؟

چطور زندگیمو نجات بدمچگونه ازدواج خود را به تنهایی نجات بدم

با توجه به اینکه حدود 50 درصد از ازدواج‌ها در ایالات متحده به طلاق ختم می‌شود، ازدواج‌های ناموفق ممکن است برای اکثر مردم نتیجه‌ای اجتناب‌ناپذیر باشد.

زمانی که احساس می‌کنید شانس‌ها بر علیه شما هستند، منصرف شدن ازدواج خیلی آسان است، و یا موقعه ای که همسرتون میخواد دست از زندگی زناشویی بکشه .

شاید به دلایلی، شما هنوز آماده نیستید که دست به این کار خانمان سوز بزنید.

شاید از کاری که انجام داده اید احساس پشیمانی می کنید. احتمالا شما متقاعد شده اید که همسرتان تنها کسی است که شما قرار است با او زندگی کنید.

بدون توجه به دلیل، شما هنوز معتقدید که ازدواج شما می تواند از مرگ قریب الوقوع آن نجات یابد، حتی اگر به معنای تلاش شما به تنهایی برای حفظ زندگی مشترک باشد.

بخوانید: راز خوشبختی در زندگی زناشویی

به عهده گرفتن مسئولیت احیای یک شراکت در حال فروپاشی می تواند بار بزرگی به نظر برسد.

اما اگر این کار را به درستی انجام دهید و رابطه خود را از ابتدا ترمیم کنید -بجای چسباندن چسب زخم روی زخمی که ترکیده است با دقت به مشکل زناشویی خودتون رسیدگی کنید – شاید هنوز امیدی برای نجات زندگی شما وجود داشته باشد.

 

چرا ازدواج ها شکست می خورند؟

ازدواج یک شبه شکست نمی خورد. برخی از ازدواج ها به دلیل شرایط خاص (سوءاستفاده، روابط زناشویی نادرست) یا به عنوان انباشته شدن مجموعه ای از اتفاقات ناخوشایند و ناراحت کننده به طور ناگهانی به پایان می رسد.

هیچ ازدواجی همیشه شاد و کامل نیست.

با هر دعوا و اختلاف، رنجش، بی اعتمادی و خیانت به آرامی در طول رابطه شما ایجاد می شود.

درک اینکه چرا ازدواج شما با شکست روبرو می شود (و اینکه چگونه می توانید هر ذره و تیکه باقی مانده را از شکست و نابودی نجات دهید) اولین قدم برای نجات یک رابطه در حال نابودی است.

 

 

مشکلات زناشویی را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

مشکلات مزمن و مسائل حاد.

مشکلات مزمن مسائل زناشویی طولانی مدتی هستند که احتمالا همیشه در رابطه شما وجود داشته است، مدتها قبل از ازدواج.

این نوع مشکلات عمدتاً از تفاوت‌های رفتاری یا شخصی ناشی می‌شوند که می‌تواند شامل هر چیزی از عادات تمیز کردن گرفته تا باورهای مذهبی باشد.

مشکل مشکلات مزمن این است که آنها معمولاً به صورت کوچک و غیرقابل توصیف شروع می شوند و معمولاً تا زمانی که قبلاً با آن شخص ازدواج نکرده باشید آزاردهنده نمی شوند.

به عنوان مثال، عادات نظافتی همسرتان ممکن است هنگام قرار های اولیه و عاشقانه های اولیه شما را آزار ندهد، زیرا فقط هر از گاهی بااین مشکلات او سر می زدید.

اما با ازدواج، نادیده گرفتن این خطاها سخت تر می شود.

اگر زوجین نتوانند از طریق تغییر یا سازش بر این اختلافات غلبه کنند، ازدواج متشنج می شود و همسران از یکدیگر رنجش می برند و منجر به طلاق می شود.

مشکلات مزمن رایج:

 

  • ناسازگاری با عقاید سیاسی یا مذهبی
  • رابطه ضعیف با همسر و سایر اعضای خانواده همسرتان
  • اهداف و فرصت های شغلی متفاوت
  • زن یا شوهر خودخواه، ویژگی های رقابتی و حسادت که ممکن است شما یا همسرتان همیشه داشته باشید
  • آسیب های دوران کودکی که رابطه شما را پیچیده می کند
  • عزت نفس و سایر مسائل شخصی
  • رفتار توهین آمیز کلامی یا فیزیکی
  • ناسازگاری بر سر جزئیات جنسی و صمیمی
  • سوء مصرف مواد و سایر رفتارهای اعتیادآور
  • مشکلات مالی (بدهی، بیکاری)
  • مسائل ارتباط برقرار کنید

مسائل حاد

مسائل حاد مشکلاتی هستند که به ظاهر یک شبه اتفاق می‌افتند.

از آنجایی که این مشکل زمانی طولانی مدت نیست، به نظر می رسد که حل مشکلات حاد آسان تر از موارد مزمن و تکرار شونده باشد.

در واقع، مسائل حاد در صورت حل نشدن می‌توانند برای ازدواج مضرتر باشند.

در حالی که مشکلات مزمن اغلب مانند یک سوختگی آهسته احساس می شود، مسائل حاد زناشویی می تواند بلافاصله روابط را قطع کند و باعث وخامت ازدواج شود.

ناگهانی مسائل حاد اغلب برای بیشتر همسران شوک وارد می کند.

با وجود فضای کمی برای واکنش و رسیدگی به موانع یا شرایط جدید، همسران احتمالاً به جای ماندن در ازدواج و رفع آن، از ازدواج منصرف می شوند.

مشکلات حاد رایج:

 

  • خیانت، زنا، خیانت
  • رفتار بسیار آزاردهنده کلامی، فیزیکی یا جنسی
  • ترفیعات ناگهانی، الزامات انتقال کار به جای دیگر
  • تغییرات اساسی در شخصیت به دلیل تأثیرات خارجی
  • اختلاف نظر در مورد بچه دار شدن یا نداشتن
  • ایجاد ناگهانی مسائل روانی مانند اضطراب، افسردگی
اکثر ازدواج ها به خاطر یک یا دو مشکل به پایان نمی رسد. هیچ ازدواجی بدون دردسر نیست،

اگر همسرتان تمایلی به تلاش مجدد ندارد، احتمالاً به این دلیل است که احساس می‌کند مشکلات شما غیرقابل جبران هستند.
با کاوش عمیق و ریشه‌یابی مسائل زناشویی خود، می‌توانید درک کنید که چرا آنها از تن دادن بار دوم به ازدواج نگران هستند معلوم می شود.

مشاوره رابطه: رابطه زناشویی آنچه باید بدانید

 

3 دلیل که چرا همسر شما نمی خواهد به تلاش خود ادامه دهد

شما آماده هستید تا همه چیز را به کار بگیرید اما ناامید کننده است بدانید در حالی که همسر شما احتمالاً از قبل به دنبال یک وکیل طلاق است.

احتمالا شما با آنها صحبت می کنید و سعی می کنید برای نجات ازدواج مذاکره کنید، اما آنها فقط یک چیز را بارها و بارها می گویند: این ازدواج واقعاً تمام شده است.

نکته مهم این است که خودتون جای او بذارید و دیدگاه همسرتان به موقعیت فکر کنید.

اگر احساس می کنید به شما خیانت شده و گیج شده اید، فقط سعی کنید تصور کنید که آنها چه احساسی دارند.

همسر شما احتمالاً همین احساس را دارد، اما نسبت به ازدواج شما نیز احساس ناامیدی شدیدی دارد.

درک اینکه چرا همسرتان در مورد تلاش مجدد برای ازدواج مردد است، یکی دیگر از مؤلفه‌های مهم برای شروع دوباره رابطه است.

با وارد شدن به ذهن آنها، می توانید بهترین راه را برای بازگرداندن آنها و اینکه چگونه قبل از اینکه خیلی دیر شود، اعتماد، همراهی و عشق را بازسازی کنید.

هر آنچه باید در مورد طلاق بدانید

1. همسرتون متقاعد شده که شما نمی توانید تغییر کنید

چیزی که آنها احساس می کنند و دیدند از شما : دعواها و مشاجرات بی شمار همسر شما را متقاعد کرده است که شما یا وضعیت زناشویتون احتمالاً نمی تواند بهتر شود.

در این مرحله، همسر شما احساس می کند که به اندازه کافی تلاش کرده است و اکنون تمایلی به ادامه مبارزه برای رابطه ندارد.

همسر شما ممکن است احساس کند که شنیده نشده و مورد بی توجهی قرار گرفته است، که توضیح می دهد که چرا او در مورد نجات ازدواج شما همکاری نمی کند.

چگونه آن را برطرف کنید: با همسرتان بنشینید و از او بپرسید که برای نجات ازدواج چه کاری می توانید انجام دهید. بیش از هر چیز دیگری، همسر شما باید بداند که شما مایلید کارها را دوباره انجام دهید.

این بار از گوش دادن فراتر بروید. با نشان دادن اینکه می توانید تغییر کنید، اعتماد آنها را به دست آورید.

2. همسرتون دیگر به شما احترام نمی گذارد

احساس آنها: احترام و دوستی پایه و اساس هر رابطه پایدار است. بدون احترام، مشاجرات به راحتی به دعوا و حملات شخصی تبدیل می شوند که به یک چرخه معیوب تبدیل می شوند.

این چرخه با هر توهین و هر اظهارنظر ناشایست احترام شما را به یکدیگر از بین می برد و راه را برای رفتارهای بی احترامی بیشتر هموار می کند.

اگر همسرتان نتواند به شما احترام بگذارد، در مقابل هر چیزی که شما می گویید، حالت تدافعی به خود می گیرد. ارتباط سخت تر می شود زیرا او دیگر نمی خواهد با شما برخورد کند.

چگونه آن را برطرف کنیم: از روش های متفکرانه و موثر استفاده کنید و به داد و فریاد یا توهین متوسل نشوید. شریک زندگی شما تنها به روشی که می داند واکنش نشان می دهد.

به همسرتان نشان دهید که این ازدواج می تواند در مورد مسائلی بحث کند و اختلاف نظر داشته باشد بدون اینکه به یک دعوای کامل زناشویی تبدیل شود.

سعی کنید و راه حل اساسی برای ریشه یابی مسائل خود، که احتمالاً مشکلات ارتباطی است، پیدا کنید.

3. همسرتون دیگه عشقی به شما ندارد.

چه احساسی دارند: افرادی که عاشق هستند یکدفعه از عشق صرف نظر نمی کنند.

از دست دادن عشق یک فرآیند پیچیده است که معمولاً دلایل زیر را شامل می شود: آنها احساس می کنند دیگر نمی دانند شما کی هستید. کارهای کوچکی که انجام می دادید به آزار و اذیت بزرگ تبدیل شده اند. به نظر می رسد هر کاری که انجام می دهند یا می گویند زیر یک میکروسکوپ غول پیکر بررسی می شود.

چگونه عشق را دوباره زنده کنم: سعی کنید صمیمیت و جذابیت را دوباره برقرار کنید. اعمال کوچک محبت آمیز مانند آشپزی برای آنها، پرسیدن از آنها در مورد روزشان و درگیر کردن آنها در فعالیت هایی که از آنها لذت می برند می تواند تفاوت بزرگی در ازدواج شما ایجاد کند.

به جای اینکه همه ش به حل مشکلات زناشویی خود بپردازید، روی بازگرداندن محبت به رابطه خود تمرکز کنید.

15 تفاوت کلیدی بین شهوت و عشق

 

برای نجات ازدواجتان و جلوگیری از جدای: 4 تکنیک که کارساز نیستند برعکس عمل می کیند

1. تبدیل شدن به یک فرد بله

بله گفتن و تسلیم شدن به تمتم خواسته های همسرتان فقط برای نجات ازدواج خیلی به وسوسه انگیز و راه درستی است. ولی نه

برخی از افراد خود را متقاعد می کنند که خرید بی چونه و چرا  هر هوس همسرشان برای جلوگیری از طلاق کافی است.

اگرچه این ممکن است حواس شریک زندگی شما را از رفتن منحرف کند، اما کاری برای احیای مجدد رابطه شکسته شما انجام نمی دهد.

2. التماس و چسبیدن

اصرار بیشتر برای ماندن همسرتان فقط فشار بیشتری بر او وارد می کند. این نوع تأیید برای بازگرداندن رابطه کافی نیست.

این فقط نشان می دهد که چقدر ناامید هستید  و بیپچاره که رابطه را زنده نگه دارید، این شاید به کل رابطه شما را نابود کند.

3. دستکاری احساسات با جایزه

ساختن یک تجربه خوب با استفاده از سکس یا هدایا،کاری برای اصلاح رابطه شما انجام نمی دهد.

به محض از بین رفتن این تازگی و هیجان آن جایزه، همسر شما متوجه می شود که چقدر از ازدواج ناراضی است و تصمیم می گیرد دوباره همه چیز را ترک کند.

4. روی آوردن به دوستان و خانواده

استفاده از دوستان و خانواده خود به عنوان میانجیگر برای نگه داشتن شما در کنار هم کارساز نخواهد بود. تعهدات اجتماعی فقط می تواند شما را تا این حد پیش ببرد.

در پایان روز، دوستان به مشکلات زناشویی شما رسیدگی نمی کنند و شما تنها هستین. مانند روش جایزه، شما فقط از محرک های بیرونی برای نجات ازدواج خود استفاده می کنید.

آیا عشق واقعی یک انتخاب است یا یک احساس؟

 

 

چگونه می توان ازدواج خود را نجات داد وقتی تنها کسی که تلاش می کند؟

 

1. برای بدست آوردن زمان توافق کنید

مشکل:باید اولین و جدی‌ترین مشکل حل کنید: اگر شما یکطرفه و تنها کسی هستید که می‌خواهید ازدواج را بهم نخوره، به این معنی است که شریک زندگی تون هرچه زودتر دوست داره این زناشویی تمام بشه.

بمب ساعتی داخلی همسرتون منفجر شده است، و در ذهن او، ازدواج تمام شده و از نقطه ی که بتوان بازگشت گذشته است.

هر تلاشی که برای حرکت رو به جلو انجام شود اصلا مهم نیست و در نظر گرفته نخواهد شد، زیرا همسرتون در حال برنامه ریزی برای زندگی بدون شما هست، نه اینکه زندگی را با شما درست کنند.

راه حل: برای زمان مذاکره کنید. هر کاری باید انجام دهید تا شریکتون  را متقاعد کنید که به زمان بیشتری نیاز دارید.

و در حالی که شاید این زمان ماهها (اگر نه سالها) طول بکشد تا رابطه شما واقعاً به مکانی شاد و پایدار بازگردد، باید از زمان های کوچک شروع کنید: از شریک زندگی خود روزها و هفته ها بخواهید تا ماه ها.

زیرا اگر خودتون به تنهایی این کار را انجام دهید، اصلاح یک ازدواج موفق و کارساز نخواهد شد.  و این در حالی است   شریک زندگی شما آنقدر که شما انتظار دارید در «تعیین آن» شرکت نکند، باید حداقل از نظر ذهنی نسبت به این احتمال که هنوز ازدواجتون کاملاً تمام نشده است، باز باشد.

اگر ازدواجتون برای شما اهمیت دارد، اجازه دهید در حالی که شما تمام کارهای سخت برای بازگشت زندگی را انجام می دهید و همسرتون فقط نظاره گر باشد، اما شما باید به گونه عمل کنید که همسرتون ذهن خود را برای تلاش های شما باز کند.

اگر این کار را نکند، پس تلاش های شما در بدو ورود مرده خواهند بود.

10 راه برای تقویت ازدواج و جلوگیری از طلاق

2. سعی نکنید راه آسانی برای خروج از آن داشته باشید

مشکل: شما خسته هستید، مضطرب هستید و از نظر عاطفی خسته هستید.

شما می‌خواهید که ازدواج دوباره درست شود، اما از این واقعیت که شریک زندگی‌تان دیگر نمی‌خواهد تلاشی را که مایل به سرمایه‌گذاری هستید، انجام دهد، آسیب دیده و به شما خیانت شده است.

بنابراین می‌خواهید گوشه‌ها را کوتاه کنید و راه آسان را امتحان کنید: به جای اینکه شریک زندگی‌تان را با عشق به دست آورید، سعی می‌کنید با باج‌گیری عاطفی او را به دست آورید.

باج گیری عاطفی معمولاً در قالب تاکتیک های فشار انجام می شود.

شما سعی می کنید رابطه را منطقی کنید و تعهد آنها را به یک عمل منطقی و نه یک عمل عشقی تبدیل کنید.

شما از امور مالی، فرزندان، حلقه اجتماعی و هر چیز دیگری برای باج‌گیری عاطفی آن‌ها برای ماندن در کنار شما استفاده می‌کنید.

در حالی که این ممکن است منطقی و در کوتاه مدت کار کند، اما تنها منجر به نتایج منفی بلندمدت می شود.
شریک زندگی شما در نهایت شما را تحقیر می کند زیرا شما هرگز سعی نکردید قلب او را به دست آورید و آنها در نهایت به خاطر طبیعت خوب خود با شما می مانند.

زیرا این همان چیزی است که آنها واقعاً می خواستند.

راه حل: با احساس گناه بازی نکنید زیرا ترک گناه راه آسانی است. روابط یک امر قلبی است نه ذهن.

شما و شریکتان زندگی مشترکی را ایجاد کردید زیرا عاشق شدید و نه چیز دیگری، بنابراین ترمیم رابطه مستلزم ترمیم و کشف دوباره آن عشق است، حتی اگر اکنون متفاوت است.

ممکن است بسیار دشوارتر باشد که سعی کنید دوباره آنها را دوست داشته باشید، اما این تنها راه برای اصلاح واقعی رابطه ای است که به لبه پرتگاه رفته است.
3. دوره اصلاح ازدواج را بررسی کنید

یکی دیگر از استراتژی‌ها این است که بررسی کنید که من به شدت توصیه می‌کنم دوره‌ای به نام ازدواج را اصلاح کنید.

این توسط براد براونینگ کارشناس روابط معروف است.

اگر در حال خواندن این مقاله در مورد چگونگی نجات ازدواج خود به تنهایی هستید، احتمالاً ازدواج شما مانند گذشته نیست … و شاید آنقدر بد باشد که احساس کنید دنیای شما در حال فروپاشی است.

شما احساس می کنید تمام اشتیاق، عشق و عاشقی کاملاً محو شده است.

احساس می کنید که شما و شریک زندگی تان نمی توانید از فریاد زدن بر سر یکدیگر دست بردارید.

و شاید شما احساس کنید که تقریباً هیچ کاری نمی توانید برای نجات ازدواج خود انجام دهید، مهم نیست که چقدر تلاش می کنید.

ولی تو اشتباه میکنی

شما می توانید ازدواج خود را نجات دهید – حتی اگر تنها کسی که تلاش می کند.

در حالی که تصمیم گرفتم به رابطه ام پایان دهم، معتقدم اگر تصمیم می گرفتم به رابطه ام ادامه دهم، می توانستم همه چیز را درست کنم.

از این گذشته، من بارها و بارها آن را دیده‌ام – روابط قوی‌تر و بهتر به لطف آموخته‌هایی است که از چیزی به شدت خیانت به دست می‌آید.

شما می توانید آن شور و اشتیاق را که برای اولین بار بوسیدید نسبت به یکدیگر بازسازی کنید. و شما می توانید آن عشق و ارادتی را که برای اولین بار گفتید “دوستت دارم” نسبت به یکدیگر احساس کردید.

اگر احساس می کنید ازدواج شما ارزش جنگیدن را دارد، به خودتان لطف کنید و این ویدیوی سریع از متخصص روابط براد براونینگ را تماشا کنید که همه چیزهایی را که باید در مورد نجات مهمترین چیز در جهان بدانید را به شما آموزش می دهد:

در این ویدیو با 3 اشتباه مهمی که اکثر زوج ها مرتکب می شوند و ازدواج را از هم پاشیده می آموزید. اکثر زوج ها هرگز یاد نمی گیرند که چگونه این سه اشتباه ساده را برطرف کنند.

شما همچنین یک روش اثبات شده «صرفه جویی در ازدواج» را یاد خواهید گرفت که ساده و فوق العاده مؤثر است.

بنابراین اگر احساس می‌کنید که ازدواجتان چند نفس آخر را می‌کشد، از شما می‌خواهم این ویدیوی سریع را تماشا کنید.
4. از دیدگاه خود محافظت کنید

مشکل: همه چیز علیه شما کار خواهد کرد. اگر تنها شما هستید که می‌خواهید ازدواج را نجات دهید، دائماً با رگباری از موانع ذهنی و موانعی روبرو می‌شوید که سعی دارند شما را متقاعد کنند که این ایده بدی است.

از دوستانتان گرفته تا همکارانتان و خانواده و حتی صدای درونی در ذهنتان. همه به شما خواهند گفت که تسلیم شوید و ادامه دهید.

راه حل: اگرچه ممکن است تسلیم شدن ایده بهتری باشد، اما تصمیم گرفتید راه سختی را طی کنید – بازپس گیری شریک زندگی خود – و تنها شانسی که برای موفقیت دارید این است که تمام تلاش خود را بکنید.

صداهای منفی در سر و اطراف شما تنها به محدود کردن تلاش شما کمک می کند، بنابراین تمام تلاش خود را بکنید تا آنها را ببندید و به دلایل خود گوش دهید که چرا هنوز می خواهید این کار را انجام دهید.

شریک زندگی خود را از صمیم قلب دوست داشته باشید، همانطور که قبلا دوست داشتید. به آنها نشان دهید و آنها را متقاعد کنید که این رابطه می تواند همان چیزی باشد که قبلا بوده است، مهم نیست که چقدر از اوج خود سقوط کرده است.

و این به این معنی است که خود را متقاعد کنید که این هنوز ارزش پس انداز دارد زیرا قبل از اینکه شریک زندگی شما آن را باور کند، باید آن را باور کنید.

فهرستی از تمام دلایلی که می‌خواهید این ازدواج را نجات دهید – برای خودتان، نه برای بچه‌ها یا خانواده‌تان – بنویسید و آن فهرست را همیشه نزدیک خود نگه دارید.

هر روز آن را با خود تکرار کنید تا قلب شما کاملاً در بازی بماند، زیرا این تنها راهی است که می توانید این ازدواج را نجات دهید.
5. مسائل واقعی را پیدا کنید

مشکل: ازدواج در مرحله مرگ، مانند مخزن مشکلات و مسائل به نظر می رسد.

مانند درهم تنیده‌ای از ده‌ها سیم و کابل خواهد بود که حتی نمی‌دانید برای رفع آن از کجا شروع کنید.

سالها مشاجره و رنجش منجر به این شده است و بازگشت به نقطه اول به معنای گره گشایی از مهمترین مسائل است و این به معنای شناسایی آنها از همه هرج و مرج احساسی است.

راه حل: برای فکر کردن و نفس کشیدن وقت بگذارید. به ازدواج خود فکر کنید – مهمترین مشاجرات، احساسات درونی و همه شکایاتی که شریک زندگی تان با شما در میان گذاشته است.

تمام تلاش خود را بکنید تا نه تنها مسائل سطحی و روزمره را درک کنید، بلکه دلایل اصلی آنها را درک کنید.
چاه مسموم شده است، و این شما هستید که باید کشف کنید که سم از کجا نشت می کند.

و این نباید یک تلاش انفرادی باشد. نارضایتی های شریک زندگی شما از ازدواج به همان اندازه شما مهم است.

مشکلاتی را که فکر می‌کنید بیشتر به رابطه‌تان مربوط می‌شود بیابید، و سپس زمانی را به آرامی با همسرتان بنشینید و درباره افکارتان صحبت کنید.

بینش آنها را دریافت کنید – و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از دعوا انجام دهید – و در صورت لزوم اصلاح کنید.

اگر اصلاً قصد انجام این کار را دارید، باید بدانید از کجا شروع کنید.
چه زمانی به تماس آن را ترک می کند

بنابراین شما سعی کرده اید ازدواج خود را اصلاح کنید.

شما ساعت‌های جدی را در کاری که همه به شما می‌گفتند ناامیدکننده است، از جمله خودتان، صرف کرده‌اید، و نمی‌دانید چقدر بیشتر می‌توانید بدون اینکه پیشرفتی را مشاهده کنید، طول بکشید.

چه زمانی می دانید که زمان آن فرا رسیده است که در نهایت بازوهای خود را بالا بیاورید و بگویید: “دیگر بس است”؟

در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان می دهد باید ضررهای خود را کاهش دهید و آن را ترک کنید:

1. صدای منفی شما بلندتر از صدای مثبت شماست

مثبت اندیشی شما تنها چیزی است که به انگیزه شما برای نجات ازدواج در حال مرگ شما دامن می زند. وقتی منفی گرایی شما بلندتر از مثبت شدن شما می شود، در یک مارپیچ رو به پایین گیر کرده اید که ممکن است ماه ها یا سال ها طول بکشد تا سرانجام پایان یابد.

2. آنها هر تلاشی را که برای رفع آن انجام می دهید مسخره می کنند

شما تمام تلاش خود را می کنید – برنامه ریزی برای قرارهای سرگرم کننده، برنامه ریزی جلسات درمانی، آماده کردن وعده های غذایی مورد علاقه خود – اما آنها هر کاری را انجام می دهند تا شما و تلاش های شما را نادیده بگیرند، حتی شما را به خاطر تلاش شما مسخره می کنند.

3. شما حتی دیگر با شریک زندگی خود دوست نیستید

شما نمی توانید آخرین باری را که شریک زندگی شما به شما نگاه کرده و شما را به عنوان یک دوست دید، به یاد بیاورید. شما فقط با آنها زندگی می کنید، اما حتی دوست ندارید به یکدیگر جوک بگویید

4. فضا شما را به شما نزدیک نمی کند

قبلاً فضا کار می کرد، زیرا به قول خودشان غیبت دل را دوست می دارد. اما اکنون قلب شما به راحتی با فضا احساس آرامش می کند، مهم نیست چقدر از آن را دریافت می کنید

5. دیگر برای آینده خود هیجانی احساس نمی کنید

مهم نیست که اکنون چقدر برای تعطیلات و رویدادهای سرگرم کننده در ازدواج خود برنامه ریزی می کنید، به نظر نمی رسد که شما را هیجان زده کند. شریک زندگی شما نمی تواند اذیت شود، پس چرا شما باید این کار را انجام دهید؟

6. رابطه جنسی فقط یک خاطره دور است

شما سعی کرده اید رابطه جنسی داشته باشید، و حتی سعی کرده اید از منطقه راحتی خود فراتر بروید و کارهایی را انجام دهید که در گذشته هرگز به انجام آنها فکر نمی کردید، همه اینها برای خشنود کردن شریک زندگی خود. اما حتی این نیز برای بازگرداندن جرقه به زندگی عاشقانه فیزیکی شما کافی نبوده است

7. شما در حال حاضر یک رابطه عاطفی دارید
کسی در زندگی شما وجود دارد که قلب شما را دارد، حتی اندکی از آن. من

ممکن است این کار به این دلیل شروع شده باشد که آنها بر گردن شما بودند که در مورد ازدواجتان گریه کنید، اما شما با واقعیت اعتماد عاطفی به آنها راحت شده اید. احتمالاً شریک زندگی شما نیز این شخص را دارد

8. درد بیش از حد قابل سازش است

حل ازدواج همه چیز در مورد سازش است. هر دوی شما با یکدیگر ابهام دارید و هر دوی شما می خواهید ببینید که طرف مقابل چیزی در مورد آن تغییر می دهد. اما شما سعی کردید سازش کنید و متوجه شدید که نمی توانید، زیرا درد موجود به سادگی اجازه نمی دهد تکان بخورید

9. فکر نمی کنید مشکلات یا نگرانی های آنها منصفانه باشد

دردها برابر نیستند، و زمانی که شما نارضایتی های بزرگی از شریک زندگی خود دارید و او سعی می کند نارضایتی های بسیار کوچکتر خود را با شما یکی کند، می تواند مضحک به نظر برسد. تقلب آنها با غفلت جزئی شما برابری نمی کند، مهم نیست چقدر سعی می کنند ادعای خود را مطرح کنند.

10. هرگز توجه کامل خود را به آنها معطوف نمی کنید

قلب شما می خواهد که فکر کنید کاملاً در آن هستید، اما واقعاً اینطور نیستید.

شما صادقانه نمی توانید توجه کامل خود را به آنها معطوف کنید زیرا نمی توانید آنقدر که برای این ازدواج لازم است آنها را جدی بگیرید. فقط برای مدت زیادی زیاد بوده است
ازدواج شما مهم است، اما شما نیز مهم هستید

ازدواج شما زمانی برای شما مهم ترین چیز در جهان بود و شما سال ها در رابطه خود بوده اید. در برخی موارد، در بیشتر عمر شما.

نجات ازدواجتان تنها گزینه به نظر می رسد، زیرا ازدواج شما به اندازه زندگی شما مهم است و نمی دانید که چرا شریک زندگی تان این احساس را ندارد.

اما گاهی اوقات شما فقط باید آن را بپذیرید: آن چیزی است که هست، مهم نیست چقدر نمی خواهید باشد.

ازدواج خود را نجات دهید و هر کاری می توانید انجام دهید تا آن را ادامه دهید، اما اگر بیش از حد خود را صرفاً به خاطر ازدواج خود قربانی کنید، در پایان روز چقدر خوشحال خواهید شد؟

ازدواج شما مهم است، اما به یاد داشته باشید: شما هم همینطور.

برای خود ارزش قائل باشید و اجازه ندهید عمل نجات زناشویی، فرد درون شما را غرق کند.
بهترین راه برای نجات ازدواج

حفظ رابطه زمانی که شما تنها تلاش می کنید سخت است اما همیشه به این معنی نیست که رابطه شما باید از بین برود.

زیرا اگر هنوز همسرتان را دوست دارید، چیزی که واقعاً به آن نیاز دارید یک طرح حمله برای اصلاح ازدواجتان است.

بسیاری از چیزها می توانند به آرامی ازدواج را تحت تاثیر قرار دهند – فاصله، عدم ارتباط، و مسائل جنسی. اگر به درستی با آنها برخورد نشود، این مشکلات می توانند به خیانت و قطع ارتباط تبدیل شوند.

وقتی کسی از من برای کمک به نجات ازدواج های شکست خورده راهنمایی می خواهد، من همیشه براد براونینگ کارشناس روابط و مربی طلاق را توصیه می کنم.

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x