عاشق شدن: 10 مرحله ای که طی خواهید کرد
عاشق شدن یک نفر واقعا تجربه زیبایی است…
همچنین ترسناک، نشاط آور، تهوع آور و به طور کلی یک ترن هوایی واقعی از احساسات است که در نوبت فوق العاده و وحشتناک است.
اگر به اندازه کافی خوش شانس هستید که با شخص خاصی آشنا شده اید و فکر می کنید که عاشق او شده اید، احتمالاً موارد زیر را تجربه خواهید کرد.
در واقع، تقریباً همه کسانی که تا به حال به دیگری علاقه داشته اند، این مراحل را پشت سر گذاشته اند، بنابراین می توانید مطمئن باشید که اکثر افراد زندگی شما می توانند با آنچه که در حال گذراندن آن هستید ارتباط برقرار کنند.
جهنم، اکثر فیلم ها و سریال های تلویزیونی هنگام به تصویر کشیدن روابط واقع گرایانه از این مراحل استفاده کرده اند، زیرا مردم می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
فکر می کنید ممکن است عاشق شوید؟ در اینجا چیزی است که باید انتظار داشت:
مرحله 1: درک اینکه به این شخص بیشتر از یک دوست علاقه دارید
این اغلب از ناکجاآباد اتفاق میافتد و باعث میشود که آروارهتان در جایی در اطراف قطب جنوب آویزان باشد.
یک دقیقه با یکی از همکارانتان ناهار میخورید، و دقیقه بعد، پد تایلندیتان سرد میشود، زیرا از نحوه بالا و پایین کشیدن بینی آنها هنگام جویدن مجذوب میشوید.
سپس به شما ضربه می زند: جهنم های مقدس، شما این شخص را دوست دارید. زیاد.
بعد از رسیدن به این درک، زمان زیادی طول نمی کشد که یک نوع قرار ملاقات ترتیب داده می شود، چه نوشیدنی بعد از کار، چه فیلم، یا یک وعده غذایی مشترک… بدون مردی که در محل کار کنار شما می نشیند و تمام روز چیتو می خورد. برچسب زدن همراه
مرحله 2: اشتغال ذهنی
فردی که به او علاقه دارید دائماً در افکار شماست.
فنجان قهوه خود را بیش از حد پر می کنید زیرا به آنها فکر می کنید، چشمانتان در کلاس یا در حین جلسه در محل کار خیره می شود زیرا می خواهید قدم بعدی خود را تعیین کنید.
شما یک ضرب الاجل را از دست می دهید، زیرا به جای اینکه بتوانید روی وظایف خود تمرکز کنید، به این فکر می کنید که آخرین باری که آنها را دیدید چگونه به نظر می رسیدند.
به طور جدی، آنها تمام افکار بیداری شما را پر می کنند و حتی ممکن است شما را از خواب مناسب در شب باز دارند.
مرحله 3: بت سازی
هر کاری که آنها انجام می دهند خیلی بامزه است، اینطور نیست؟ آره این است. واقعا هست.
این مرحله که به عنوان «مختلکننده» نیز شناخته میشود، شما را به یک ژله دلگیر تبدیل میکند که از هر کاری که شریکتان انجام میدهد با خوشحالی سرازیر میشود.
شما ممکن است شیفته ساندویچ های بزرگ و نامرتب آن ها شوید که وقتی غذا می خورند سرتاسر خودشان را می خورند یا روشی که در شب خروپف می کنند کاملاً شایان ستایش است.
شما لایههای پیاز را جدا میکنید و این شخص را بهتر میشناسید ، و تقریباً هر کاری که انجام میدهد دوستداشتنیترین کار در کل جهان است.
آنها هیچ غلطی نمی توانند بکنند، آنها شگفت انگیز هستند، و شما می خواهید فقط خودتان را به هم بدوزید تا هرگز، هرگز نیازی به جدایی نداشته باشید.
شاید از قسمت خیاطی کمتر، اما باز هم. ADORBS.
مرحله 4: ناهنجاری و ناامنی
این جایی است که شما به طور جدی با آن شخص درگیر می شوید، اما هنوز در مورد اینکه دقیقاً چه احساسی نسبت به شما دارد مطمئن نیستید، زیرا بیش از حد عصبی هستید که نمی توانید در مورد آن صحبت کنید، بنابراین بی دست و پا و سردرگم هستید و نگران صحبت های خود هستید. (نفس بکش) و فکر کنید که آنها احتمالاً فکر می کنند که شما یک احمق کامل هستید و آیا متوجه شده اند که امروز دئودورانت خود را فراموش کرده اید، اومگ بهتر است آنها را از نزدیک بغل نکنید (نفس بکشید) اما اگر آنها را در آغوش نگیرید ممکن است فکر کنند که شما این کار را انجام نمی دهید. واقعاً آنها را به اندازه خود دوست دارید، اما نمی خواهید آنها فکر کنند که شما بو و و و (تنفس وحشت زده) دارید…
در این مرحله، شما در مورد همه چیز وسواس خواهید داشت، از جمله اینکه آیا برای ارسال یک پاسخ متنی به آن، اگر آخرین باری که برای غذا خوردن بیرون رفتید، چیزی سفارش داده اید، زیاد منتظر ماندید یا خیر.
شما روی پوسته های تخم مرغ خیالی راه می روید و فکر می کنید که آنها شما و رفتارهایتان را زیر میکروسکوپ دارند.
آنها نمی کنند.
آنها احتمالاً به همان اندازه شما ناامن هستند و هر دوی شما معادل احساسی دویدن در اطراف مانند اموهای وحشت زده را انجام می دهید در حالی که ناامیدانه سعی می کنید بیرون را خنک نگه دارید.
مرحله 5: افزایش صمیمیت
ممکن است قبلا چندین بار با هم خوابیده باشید، اما مدتی طول می کشد تا واقعاً با یک شخص راحت باشید.
هر چه زمان بیشتری را با هم بگذرانید، واقعاً می توانید صمیمی تر شوید : دیوارهای محافظ رها می شوند، اجازه می دهید کمی به یکدیگر نزدیکتر شوند، شاید داستان هایی درباره گذشته خود به اشتراک بگذارید.
حتی ممکن است در موقعیتی قرار بگیرید که در شرایط سختی مانند یک مشکل خانوادگی، یک مشکل سلامتی یا یک زمان دشوار کار به یکدیگر کمک کنید.
در هر صورت، سطوح جدیدی از صمیمیت کشف میشود، و شما در زیر ماسکهایی که همه ما به صورت روزانه میزنیم، احساس قوی از اینکه هر دو واقعاً چه کسی هستید، دریافت میکنید.
مرحله 6: نشاط
همه چیز در جهان بسیار شگفت انگیز است. زندگی زیباست. سلام آسمان! کی انقدر آبی شدی؟
وقتی به این نقطه رسیدید، عموماً آنقدر خوشحال می شوید که دیگر حتی روی زمین محکم راه نمی روید: تقریباً بالای آن شناور هستید.
در واقع همین مفهوم در فیلم بانوی زیبای من گنجانده شد. وقتی دودبرو کاملاً با خانم Whatsername هجوم آورد، آواز خواند:
من قبلاً بارها در این خیابان قدم زده ام، اما سنگفرش همیشه زیر پایم می ماند.
یه جورایی شایان ستایش، ها؟ همچنین در یک نوع موسیقی دهه 1960 بسیار جذاب است، و بیشتر ما آن را فقط زمانی دیدهایم که در حوالی ساعت 3 صبح با تبهای بسیار بدی روبرو میشویم، در حالی که هیچ چیز دیگری در تلویزیون وجود ندارد، اما اشکالی ندارد!
این فقط به خوبی نشان میدهد که چه شور و هیجانی را تجربه میکنیم که همه هورمونهای دوست داشتنی احساس خوب در درون ما میچرخند.
مرحله 7: The Freak Out
گفت و گوی داخلی: “اوهوم، این واقعاً شدید می شود و من نمی دانم چه کاری با آن انجام دهم”.
به طور معمول در این مرحله، کاملاً مشخص می شود که این… این واقعی است. این گردابی از احساسات واقعاً قدرتمند برای یک فرد است، و این بسیار بزرگ است.
این شخص واقعاً برای شما خاص است و شما می خواهید که او نقش مهمی در زندگی شما داشته باشد و اگر او را از دست بدهید واقعاً بسیار ناراحت خواهید شد.
این احساسات میتواند افراد را واقعاً ترسو و آسیبپذیر کند، و اغلب باعث میشود تا کمی عقبنشینی کنند تا احساس خود را نسبت به کل موضوع مشخص کنند.
این عقبنشینی میتواند باعث ایجاد آشفتگی در روابط شکوفا شود، بهویژه اگر طرفین در مورد آنچه تجربه میکنند واقعاً باز و صادق نباشند.
گاهی اوقات برای مدتی یک رقص نزدیک/ عقب نشینی وجود دارد، که مخصوصاً اگر هر دو نفر آن را انجام دهند، دلهره آور است.
مرحله 8: حسادت و مالکیت
هر دوی این گرملینهای کوچک زشت سر خود را در مرحله نزدیکی/عقبنشینی بالا میبرند و میتوانند به روشهای مختلف ظاهر شوند.
شما ممکن است هنوز ندانید که چه نوع رابطه ای با آن شخص می خواهید، اما مطمئن باشید که می خواهید مطمئن شوید که هیچ کس دیگری در حالی که شما در بلاتکلیفی به اطراف می کوبید، وارد نمی شود!
ترس از طرد شدن یا از دست دادن می تواند شما را در حال حاضر مانند یک نادان رفتار کند.
ممکن است حسابهای شبکههای اجتماعی شریک زندگیتان را جستوجو کنید تا سرنخهایی پیدا کنید که نشان میدهد او به دیگران علاقهمند است، یا وقتی در حمام هستند تلفن او را چک میکنید، یا هر چیز دیگری که شما را به یک احمق بزرگ تبدیل میکند.
متوجه شدیم، شما می ترسید، اما نگران نباشید.
فرض نکنید: بپرسید.
سپس بیشتر بپرسید. و بیشتر صحبت کنید
مرحله 9: انجام دهید یا نکنید
این مرحلهای است که در آن یا میخواهید «هر چه هست» را به یک رابطه تثبیت کنید، یا در نهایت فریاد میکشید زیرا تحت تأثیر احساسات خود هستید.
اگر این شخص را دوست دارید و می خواهید چیزی معتبر را با او پرورش دهید، شجاع باشید و جهش کنید.
مرحله 10: اتحاد
اگر موفق شده اید مرحله نهم را بدون فرار در وحشت وحشتناک پشت سر بگذارید، به احتمال زیاد شما و شریک زندگیتان صحبت خوبی کرده اید و تصمیم گرفته اید که رابطه خود را ادامه دهید.
این فوق العاده است.
مشارکت صمیمانه با کسی که واقعاً به او اهمیت میدهید یکی از زیباترین و کاملترین چیزهایی است که یک فرد میتواند در طول زندگی تجربه کند، و عشق – عشق واقعی – قدرتمندترین نیروی روی کره زمین است.
همچنین ممکن است دوست داشته باشید:
- چگونه بفهمیم یک دختر شما را دوست دارد: 12 نشانه واضح که او به شما علاقه دارد
- چگونه می دانید که عاشق هستید؟ 10 نشانه قطعی این واقعیت است.