چقدر طول می کشد تا عاشق شوید؟

شاید شما فردی باشید که در عرض چند هفته سر به پا می افتید، یا شاید شما بیشتر یک آهسته سوز هستید.

اما واقعا چقدر طول می کشد تا عاشق شوید؟

به نظر می رسد همه عاشق می شوند، یا حداقل فکر می کنند که عاشق شده اند، با سرعت های متفاوت و با شدت های مختلف.

سن، سابقه رابطه، تیپ شخصیتی و هوش هیجانی شما همگی می‌توانند در مدت زمانی که طول می‌کشد تا عاشق شوید، و همچنین چند عامل دیگر نقش داشته باشند.

این مقاله این عوامل را با جزئیات بیشتری بررسی خواهد کرد.

شما چند سال دارید؟

سن ما می تواند بر سرعت رشد احساسات ما با شرکای جدید تأثیر بگذارد.

این به دلیل عوامل متعددی از جمله ریسک گریزی است که در مراحل بعدی زندگی ایجاد می شود و همچنین تجربه.

برای مثال، بزرگسالان جوان یا نوجوانان ممکن است احساس کنند که خیلی سریع عاشق می شوند.

این به این دلیل است که احساسات اغلب بسیار جدید هستند و می توانند تا حدی طاقت فرسا باشند که خیلی سریع بسیار شدید شوند.

برای مثال، افراد جوان‌تر مانند طلاق‌گرفته‌های میان‌سال، در معرض دل‌شکستگی یا شکست‌های روابط قرار نگرفته‌اند.

این نقش مهمی در سرعت عاشق شدن افراد جوان دارد، زیرا اساساً نسبت به درد یا خطرات احتمالی که می تواند به همراه داشته باشد کور هستند.

آنهایی که سن بالاتری دارند ممکن است چندین بار از هم جدا شده باشند، ممکن است طلاق گرفته باشند یا به سادگی از خطرات ناشی از روابط آگاه باشند.

به این ترتیب، آنها در مورد عشق محتاط تر هستند.

تا حدی، آنها ممکن است فعالانه خود را از احساس بیش از حد دور نگه دارند، به این معنی که آهسته تر عاشق می شوند. آنها به دلیل عصبی بودن یا به عنوان یک استراتژی محافظت از خود، روند را کاهش می دهند.

تاریخچه رابطه شما چگونه است؟

البته این امر با افزایش سن همراه است، زیرا کسانی که سابقه آشنایی طولانی تری دارند ممکن است در مورد پرتاب کردن خود به روابط جدید کمی مرددتر باشند.

اگر در گذشته آسیب دیده‌ایم، طبیعی است که کمی عقب‌نشینی کنیم و سعی کنیم مسائل را با ثبات‌تر انجام دهیم.

افرادی که وارد اولین رابطه خود می شوند، اغلب خیلی سریع عاشق می شوند – به خصوص اگر هر دو شریک زندگی اولی باشند.

احساساتی که به وجود می آیند برای افرادی که قبلاً در چندین رابطه جدی بوده اند بسیار شدیدتر از آنچه ممکن است احساس می شود.

هر چه شرکای کمتری داشته باشیم، سریعتر به آنها وابسته می شویم و این وابستگی اولیه عمیق تر می شود.

کسانی که شرکای خیانتکار داشته اند ممکن است متوجه شوند که عاشق شدن با شرکای آینده مدت بیشتری طول می کشد، هر چقدر هم که احساساتشان واقعی باشد.

این نیاز به محافظت از خود در برابر درد بالقوه، بخشی از مکانیسم مقابله و از جهاتی، بخشی تکاملی است.

ما یاد می گیریم از چیزهایی که فکر می کنیم به ما آسیب جسمی یا عاطفی وارد می کند پناه ببریم، که کاملاً منطقی است.

مهم است که به یاد داشته باشید که همه افراد متفاوت هستند و بنابراین هر رابطه ای نیز متفاوت است.

کسانی که خیانت کرده اند ممکن است خود را در تلاش برای باز بودن و عشق ورزی باشند، هر چقدر که می خواهند باشند.

ترس از آزار رساندن دوباره به کسی یا خیانت کردن به کسی که به او اهمیت می‌دهد، می‌تواند در رابطه با روابط جدید احساس ضعف کند.

خیانت به طور معمول برای هر دو نفر در رابطه وحشتناک است – احساس خیانت و شرم می تواند برای هر دو نفر وحشتناک باشد و آنها تمایل دارند که در روابط آینده هر دو نفر ادامه پیدا کنند.

اما همیشه به این سادگی نیست که بگوییم دلشکستگی منجر به احتیاط می شود.

برخی از ما، زمانی که از جدایی ویران می شویم، هوس آن احساسات صمیمیت و عشق می کنیم، تقریباً به حدی که به سرعت باورنکردنی عاشق می شویم، زیرا آن را بسیار می خواهیم.

این منطقی است، اما مهم است که قبل از اینکه بیش از حد وارد یک رابطه جدید شوید، خودآگاه باشید و از واقعی بودن احساسات خود مطمئن شوید.

مطمئن شوید که واقعاً می خواهید با این شخص باشید و نه فقط با هر شخصی که بتواند جای خالی را پر کند!

دیگران آنقدر از دلشکستگی ترسیده اند که تقریباً آنقدر ترسیده اند که نتوانند محافظان خود را ناامید کنند، به کسی اعتماد کنند و دوباره دوست بدارند .

این قابل درک است، اما سعی کنید خود را از احساس احساسات واقعی دور نکنید زیرا می ترسید آسیبی به شما وارد شود.

به یاد داشته باشید که شما از آخرین شکست قلبی عبور کردید و از شکست دیگری عبور خواهید کرد – البته اگر این اتفاق بیفتد.

ممکن است کسی که می‌ترسید دوستش داشته باشید، در واقع همان کسی باشد، بنابراین هنوز جای نگرانی نیست!

افرادی که قلب دیگران را شکسته اند ممکن است در پرتاب کردن خود به یک رابطه دیگر مردد باشند و ممکن است از استفاده از کلمه “L” خودداری کنند.

اگر می دانید که یک رابطه را به پایان رسانده اید و کسی را کاملاً شکسته رها کرده اید، ممکن است از انجام دوباره همان کار کمی عصبی باشید.

ممکن است زمانی احساس کرده باشید که عاشق سابق خود هستید و این شما را می ترساند که دیگر چنین احساسی نداشته باشید.

ممکن است نگران باشید که اگر عاشق یک شریک جدید شوید، این خطر وجود دارد که از عشق او نیز بیفتید و او را رنجیده و دل شکسته رها کنید.

این همیشه یک ریسک است، البته، فقط باید تصمیم بگیرید که آیا فکر می کنید ارزشش را دارد یا خیر.

شخصیت و طرز فکر شما چیست؟

همه ما افراد کاملاً متفاوتی هستیم، که باعث می‌شود نتوان یک چارچوب زمانی دقیق برای هر رفتاری تعیین کرد، به خصوص رفتاری که شامل احساسات شدیدی مانند عاشق شدن است.

برخی از ما از نظر شخصیتی بسیار بی پروا هستیم – وقتی صحبت از سفر بدون برنامه (بلیط هواپیما یک طرفه، هر کسی؟) به میان می آید، تمایل داریم که در زندگی عمومی مان نسبتاً «پرهیجان» باشیم.

این اغلب منجر به این می شود که ما خود را وارد روابط جدید کنیم و خیلی سریع عاشق شویم.

کسانی که تیپ شخصیتی محتاط تری دارند، به طور قابل درک، وقتی صحبت از این نوع احساسات می شود، محتاط هستند.

افرادی که تربیت دشواری داشته اند (مثلاً از طریق طلاق یا قلدری) خیلی سریع عاشق می شوند.

ما ممکن است کمی احساس غفلت کنیم که می تواند ما را به جستجوی عشق و همه مزایای آن سوق دهد – ما این پیوند عاطفی را می خواهیم و خواهان صمیمیت و محبت هستیم .

این اغلب به این دلیل است که احساس می کنیم در زمان بزرگ شدن این چیزها را از دست داده ایم.

این می تواند به این معنی باشد که احساسات ما از “عشق” ممکن است کمی نابجا باشد زیرا ما به دنبال آن ارتباط در هر کجا که در دسترس است می گردیم.

این چیزی است که باید به آن توجه داشته باشیم تا رفتارها و احساسات خاصی را به سمت افرادی سوق ندهیم که ممکن است واقعاً نتوانند نیازهای ما را آنطور که ما نیاز داریم یا می‌خواهیم برآورده کنند.

از نظر طرز فکر، نگرش کلی ما به زندگی بدیهی است که بر همه جنبه های زندگی – از جمله عشق – تأثیر می گذارد.

همانطور که احتمالاً می توانید حدس بزنید، کسانی که دارای تیپ های شخصیتی مضطرب هستند، عاشق شدن بیشتر طول می کشد، یا حداقل متوجه می شوند که عاشق شده اند (زیرا اینها می توانند دو چیز بسیار متفاوت باشند!)

کسانی که در مورد خیلی چیزها نگران یا عصبی می شوند، روابط را بسیار چالش برانگیز می دانند.

تمایل طبیعی آنها این است که بیش از حد به چیزها فکر کنند و در مورد عواقب اعمال خود نگران باشند – و هنگامی که اعمال آنها شامل شخص دیگری می شود که به او اهمیت می دهد، این نگرانی ها واقعاً می تواند تشدید شود.

عشق اغلب حول محور اعتماد است ( حداقل در یک رابطه سالم !) این چیزی است که کسانی که ذهن پر از اضطراب دارند واقعاً می توانند با آن مبارزه کنند.

در نتیجه، «نگران‌ها» در میان ما معمولاً بیشتر طول می‌کشد تا عاشق شوند، اما وقتی عاشق می‌شویم، به سختی عاشق می‌شویم – اگر ارزش این همه فکر کردن را داشته باشد، در نهایت باید بسیار خاص باشد.

از سوی دیگر، کسانی که دید مثبت‌تری دارند، می‌توانند خیلی سریع عاشق شوند.

دلیلش این است که آنها اغلب برنامه ریزی شده اند (یا خودشان را تا حدی برنامه ریزی کرده اند) تا بهترین ها را در همه چیز ببینند.

مثبت اندیشان به سرعت عاشق می شوند. آنها خوشبین هستند و امید آنها به اینکه همه چیز خوب پیش خواهد رفت به آنها اجازه می دهد تا احساسات خود را احساس کنند و به این روند اعتماد کنند.

جالب است که افراد خارج از منزل می توانند به هر دو طرف بروند – برخی از افراد بسیار با اعتماد به نفس آنقدر راحت هستند که خود را وارد روابط جدید می کنند که به خود اجازه می دهند چیزها را عمیقاً احساس کنند و به سرعت عاشق می شوند.

سایر تیپ‌های شخصیتی قوی آنقدر به اعتماد به نفس و خوشحالی از همراهی، اطمینان و عشق به خود عادت کرده‌اند که آن‌طور که دیگران میل به عشق رمانتیک ندارند، نمی‌خواهند.

به این ترتیب، آنها اغلب یک رویکرد “آن را بگیر یا آن را رها کن” برای روابط و عشق اتخاذ می کنند. با این تیپ های شخصیتی است که عوامل دیگری مانند سن و سابقه رابطه تفاوت را ایجاد می کنند.

هوش عاطفی شما چیست؟

برخی افراد بیشتر با احساسات خود و دیگران در ارتباط هستند. این در اصل معنای واقعی هوش هیجانی (EQ) است.

اینکه چقدر طول می کشد تا عاشق شوید به EQ شما بستگی دارد.

کسانی که EQ بالایی دارند، احتمالاً سریعتر از کسانی که EQ پایینی دارند، با کسی پیوند عاطفی برقرار می کنند.

بنابراین قابل درک است که سطح بالاتری از هوش هیجانی منجر به این می شود که این احساسات عشق با سرعت بیشتری رشد کنند.

اما آنچه مهم است این است که چقدر سریع یک فرد متوجه می شود که عاشق شده است. و هوش هیجانی در اینجا نیز نقش دارد.

افرادی که EQ کمتری دارند معمولاً نشانه های عشق را اشتباه می خوانند یا به سادگی آنها را برای مدت طولانی نادیده می گیرند.

بنابراین در حالی که ممکن است واقعاً عاشق باشند، ممکن است ندانند که هستند.

آنها ممکن است واقعاً از گذراندن وقت با شریک زندگی خود لذت ببرند و ممکن است نسبت به نحوه پیش رفتن رابطه احساس مثبت کنند، اما ممکن است از راه دور آمادگی ابراز عشق خود را نداشته باشند … زیرا متقاعد نشده اند که آنچه احساس می کنند عشق است.

از طرف دیگر، شخصی با EQ بالا نیز ممکن است احساسات خود را اشتباه بخواند و باور کند که عاشق است، در حالی که تنها چیزی که واقعاً احساس می‌کند یک حس قوی وابستگی یا حتی شهوت است.

به عبارت دیگر، هوش هیجانی بالاتر لزوماً به معنای تشخیص آنی عشق چیست و عشق چیست.

شما مرد هستید یا زن؟

جنسیت در هر کاری که انجام می دهیم نقش بسیار مهمی دارد، بنابراین جای تعجب نیست که می تواند بر سرعت عاشق شدن و شدت احساسات ما تأثیر بگذارد.

برخی از مردم بر این باورند که مردها سریعتر عاشق می شوند، اگرچه این تصویر کلی در کتاب ها و رامکام ها نیست!

ما تمایل داریم زنانی را ببینیم که خیلی سریع عاشق می‌شوند و مردانی که در تلاش برای تعریف احساسات خود هستند – به تمام فیلم‌های هالیوود درباره زنانی که سال‌ها عاشق دوستان مرد خود هستند فکر کنید قبل از اینکه مرد متوجه شود که آنها نیز عاشق زن هستند!

کسانی که فکر می‌کنند مردها سریع‌تر عاشق می‌شوند به تیپ شخصیتی مردان اشاره می‌کنند – به طور کلی، آنها بیش از حد متفکر نیستند… و زنان هستند.

زنان بیشتر به استرس یا نگرانی می پردازند و به عواقب و ساعت بیولوژیکی و شهرت و غیره فکر می کنند.

بسیاری از زنان در مرحله دوم و سوم خود را در حال حدس زدن اعمال و احساسات خود می بینند – این بدان معنی است که آنها تمایلی به اعتراف به خود و شریک زندگی خود ندارند که عاشق هستند.

اکثر مردان تمایل دارند فقط با آن کنار بیایند و فرض کنند همه چیز درست می شود!

همیشه تعیین کمیت اینکه جنسیت ما بر اعمال و احساسات ما تأثیر می گذارد دشوار است، بنابراین در مورد عشق حتی سخت تر است.

ما باید به خاطر داشته باشیم که در هر جنسیتی، تیپ های شخصیتی و جزئیات کوچک بسیار زیادی وجود دارد که واقعاً بر شخصیت ما به عنوان افراد تأثیر می گذارد.

هر مرد یا زن یکسان نیست، بنابراین ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که تجربیات آنها از عشق در یک الگوی منظم و زیبا قرار گیرد.

شایان ذکر است که همه عوامل دخیل در این مقاله با هم کار می کنند – جنسیت ما بر شخصیت ما تأثیر می گذارد، که به نوبه خود می تواند عادت های ما را در هنگام رابطه تغییر دهد…

رابطه شما چگونه پیشرفت کرده است؟

اینکه هر چند وقت یکبار شریک زندگی خود را می بینید نیز می تواند بر سرعت عاشق شدن شما تأثیر بگذارد.

اگر با شخصی قرار می‌گیرید و اغلب او را می‌بینید، ممکن است به هر طرفی پیش برود!

برخی از افراد با گذشت زمان چیزهای بیشتری را در مورد فردی که با آنها دوست دارند پیدا می کنند، که باعث می شود شما سریعتر و سخت تر زمین بخورید.

از این نظر، دیدن کسی که بیشتر روزها با او قرار می گذارید می تواند به این معنی باشد که خیلی سریع عاشق می شوید.

با این حال، افراد دیگر ممکن است متوجه شوند که دیدن زیاد کسی می تواند آنها را به تعویق بیندازد!

احساسات ممکن است هنوز وجود داشته باشند، اما “رابطه” (دیدن زیاد یکدیگر و عدم احساس استقلال) می تواند باعث شود برخی افراد بخواهند سرعت خود را کاهش دهند و آنها خود را محدود کرده و احساسات خود را مهار کنند.

در این صورت، عاشق شدن کمی بیشتر طول می کشد.

البته، افرادی هستند که زمان زیادی را با هم به عنوان دوستان می گذرانند که در طول زمان احساساتی در آنها ایجاد می شود.

البته این بدان معنا نیست که احساسات وقتی ظاهر می شوند، شدید نیستند.

برخی از پیوندها با دوستی شروع می شوند، و این می تواند برای مدت طولانی ادامه یابد. ممکن است دو نفر به شیوه ای بسیار افلاطونی عاشق یکدیگر باشند ، اما همچنان می تواند صمیمیت زیادی در آنجا وجود داشته باشد.

دو دوست می توانند خیلی به یکدیگر اهمیت دهند و از نظر قرار ملاقات با افراد دیگر از آنها حمایت و حمایت کنند.

حسادت یک احساس طبیعی بین دوستان است، حتی زمانی که هیچ احساس عاشقانه ای در میان نباشد.

گاهی اوقات این حسادت می‌تواند منجر به لحظه‌ای «حالا یا هرگز» شود که ناگهان متوجه می‌شوید نمی‌خواهید دوستتان با فردی که قرار است قرار بگیرد و دوست دارید او با شما باشد.

تعیین دقیق زمانی که دوستانی که در نهایت با هم به پایان می رسند سخت است. برای برخی، این یک سوختگی آرام و محبت آمیز است که وقتی اتفاقی فیزیکی می افتد (مثلاً یک بوسه) که پیوند را از دوستی به شریک بالقوه تغییر می دهد، کاملاً آشکار می شود.

عشق در نگاه اول

در یک انتهای طیف این تصور وجود دارد که عشق می تواند بلافاصله با دیدن یک فرد خاص اتفاق بیفتد.

اکنون، ما واقعاً نمی‌توانیم به این موضوع بپردازیم – واقعاً هیچ علمی وجود ندارد که بتوانیم در اینجا به آن توجه کنیم و همانطور که ممکن است تا به حال حدس زده باشید، تعریف “عشق” می‌تواند بسیار سخت باشد!

ما قطعاً به احساسات در نگاه اول اعتقاد داریم، چه عاشقانه، چه فیزیکی و چه بیشتر معنوی.

برای برخی، احساس ارتباط عمیقی وجود دارد که فراتر از واقعیت است – ما یک تجربه دژاوو را با برخی افراد دریافت می کنیم و بلافاصله احساس نزدیکی به آنها می کنیم.

برای بسیاری، این به تناسخ مرتبط است (احساس اینکه این غریبه کسی است که قبلاً آنها را می شناختند) یا می تواند در سطح معنوی مشابهی باشد.

نکته مهمی که باید در اینجا به خاطر بسپارید این است که “عشق” برای هر کسی متفاوت است و تجربیات هر کس از آن متفاوت خواهد بود.

برخی از افراد وقتی با “یکی” روبرو می شوند، ادعا می کنند که بلافاصله “می دانند” و ما کی هستیم که بگوییم راست می گویند یا نه؟!

به یاد داشته باشید: عشق تنها چیزی است که نیاز دارید

بنابراین، همانطور که ثابت کرده‌ایم، تعیین دقیق مدت زمان لازم برای عاشق شدن واقعاً دشوار است.

عشق به خودی خود به اندازه کافی پیچیده است، بنابراین در نظر گرفتن همه عواملی که در آن نقش دارند بسیار مشکل است.

پیام اصلی برای حذف این است که ما آنچه را که احساس می کنیم، زمانی که آن را احساس می کنیم، احساس می کنیم.

ما نمی توانیم برای تجربه برخی احساسات عجله کنیم و نباید هیچ فشاری برای گفتن کلمه “L” وجود داشته باشد، هر چقدر که احساس می کنید “باید” آن را بگویید!

احساسات ما قبل از اینکه واقعاً آنها را تجربه کنیم، یک فرآیند طولانی و پر پیچ و خم را طی می کنند، بنابراین باید فقط با خود صبور باشیم.

همچنین باید یاد بگیریم که در مورد مسائل قلبی به غرایز درونی خود اعتماد کنیم.

ما نمی گوییم در لحظه ای که در مورد چیزی شک کوچکی دارید فرار کنید، اما از شهود خود پیروی کنید – اگر چیزی به نظر “خاموش” است، معمولاً چنین است.

اگر فوراً احساس کردید یک ارتباط قوی دارید یا به کسی تمایل دارید، آن را دنبال کنید – هرگز نمی دانید چه اتفاقی ممکن است بیفتد…

همچنین ممکن است دوست داشته باشید:

• عاشق شدن: 10 مرحله ای که طی خواهید کرد
• چگونه دوباره عاشق شریک زندگی خود شویم
• آیا عشق واقعی یک انتخاب است یا یک احساس؟