خیانت زناشوییزناشویی و ازدواج

6 تفاوت کلیدی بین دوست داشتن یک نفر و عاشق بودن

“عشق” یک کلمه بزرگ و حتی یک احساس بزرگتر است.

تعیین معنای واقعی عشق دشوار است.دوست داشتن

و سپس این سوال وجود دارد که دقیقاً چگونه دوست داشتن یک نفر با عاشق شدن با کسی متفاوت است.

وقتی به کسی می گویید “دوستت دارم” ، منظورتان کدام نوع عشق است؟

آیا شما آنها را دوست دارید؟ یا شما عاشق آنها هستید؟

آیا می توانید هر دو باشید؟

وقتی صحبت از “عشق” در مقابل “عاشق” می شود، تفاوت های اصلی چیست؟

1. شیفتگی در مقابل تعهد

عاشق شدن با کسی اغلب بیش از هر چیز دیگری به عنوان شیفتگی احساس می شود .

این همان چیزی است که در آن روزهای اولیه تجربه می کنید که نمی توانید از شخصی که با او هستید سیر شوید.

شما می خواهید همیشه با آنها باشید و لحظه ای که می روند دلتان برایشان تنگ می شود.

این بخش واقعا دوست داشتنی از یک رابطه یا قرار ملاقات است، اما می تواند کاملا گیج کننده باشد.

ممکن است متوجه شوید که عاشق کسی هستید بدون اینکه لزوماً در دراز مدت خود را در کنار او ببینید.

آنها ویژگی های بزرگی دارند و شما را بسیار خوشحال می کنند، یا حداقل بودن در کنار آنها شما را بسیار خوشحال می کند.

آنها ممکن است فرد ایده آل شما نباشند، اما موقعیت با آنها در لحظه برای شما خوب است.

احساسات ممکن است عمیق باشند، اما در واقع ممکن است سطحی تر از آن چیزی باشند که شما تصور می کنید، و می توانند فیزیکی تر از احساساتی باشند که درگیر خود عشق هستند.

شما هوس لمس آنها را دارید، حتی اگر فقط دست در دست بگیرید یا نوعی “مالکیت” آنها را به دیگران نشان دهید.

از طرف دیگر، دوست داشتن کسی، پذیرش اوست .

هیبت عاشقانه از شیفتگی هنوز هم می تواند وجود داشته باشد، اما شما واقعاً شخص را می شناسید و او را به عنوان یک کل دوست دارید.

شما می‌توانید چیزها را عینی‌تر ببینید (بله، آداب سفر آنها شگفت‌انگیز نیست)، اما به هر حال آنها را می‌پذیرید و دوست دارید.

شما می توانید چیزها را به روشی واضح تر ببینید، بدون غبار گل رز که اغلب می تواند در روزهای اولیه دوستیابی فرو برود.

به جای اینکه بخواهید همیشه در کنار کسی باشید، می خواهید برای طولانی مدت با او باشید.

دوست داشتن کسی یعنی در آغوش گرفتن او و ساختن چیزی واقعی با هم. این فقط مرحله رویاپردازی نیست.

این است که عیوب کسی را ببینی و به هر حال دوستش داشته باشی، چون می‌خواهی با او باشی، نه فقط در اطرافش .

عشق بی قید و شرط واقعاً به این معنی است – بدون قید و شرط – و شما تقریباً انتخابی ندارید که آیا آن را احساس کنید یا نه.

2. مالکیت در مقابل رشد

مرحله شیفتگی می تواند همه کاره باشد و شما هم می توانید!

وقتی عاشق کسی هستید، ناامید هستید که در کنار او باشید و همه چیز را در مورد زندگی او بدانید.

شما می خواهید در هر کاری که آنها انجام می دهند مشارکت داشته باشید و تقریباً ناامید هستید که بخش بزرگی از زندگی آنها باشید.

این می‌تواند منجر به مسائلی در مورد مالکیت و حسادت شود، به طوری که احساسات برخی افراد از عشق به عنوان مالکیت نشان داده می‌شود .

با این حال، وقتی کسی را دوست دارید، بهترین ها را برای او می خواهید – هر چه که باشد.

و در برخی موارد غم انگیز، این با آنها نبودن است.

این تفاوت بزرگ بین دوست داشتن یک نفر و عاشق شدن با کسی را نشان می دهد – اگر برای او بهتر است حاضرید او را رها کنید.

احساس مالکیت، اگر وجود داشت، محو می شود، و در عوض یاد می گیرید که از رشد و پیشرفت شریک زندگی خود قدردانی کنید.

این ایده که یک سیستم پشتیبانی برای شخص دیگری و همچنین خودتان باشید، بسیار مهم می شود.

3. کوتاه مدت در مقابل طولانی مدت

این برای همه صدق نمی کند، اما عاشق بودن همیشه آنقدر طول نمی کشد.

این احساسات شدید شیفتگی می توانند به همان سرعتی که وارد شدند محو شوند زیرا ممکن است آنقدرها هم عمیق نباشند.

این بدان معنا نیست که آنها احساسات واقعی نیستند، بلکه آنقدر شدید و سریع هستند که می توانند به سرعت از بین بروند.

شهوت و میل نقش بزرگی در این نوع احساسات بازی می کنند، بنابراین مهم است که هنگام قرار ملاقات یا وارد شدن به روابط جدید خودآگاه باشید.

البته، عاشق شدن با کسی می تواند منجر به دوست داشتن واقعی او شود. این بیش از هر چیز به افراد درگیر بستگی دارد.

دوست داشتن کسی برای مدت طولانی دوام می آورد و برخی معتقدند این احساسات برای همیشه باقی می مانند.

از آنجایی که آنها بسیار ریشه دار و خالص هستند، نادیده گرفتن آنها بسیار دشوارتر از احساس شیفتگی است.

برخی افراد می توانند یکدیگر را دوست داشته باشند بدون اینکه واقعاً دیگر عاشق باشند.

این می تواند در روابطی که جرقه محو شده است، اما همچنان نزدیکی وجود دارد، اتفاق بیفتد. یک وابستگی متقابل سالم

این به این دلیل است که آن احساسات اولیه وسواس و هیبت را می توان با واقعیت های زندگی روزمره کاهش داد…

حباب عاشق بودن می تواند به محض بروز برنامه های کاری شلوغ، بچه ها و مسائل مالی منفجر شود.

و همانطور که با هم پیر می شویم، نزدیکی عاطفی دوست داشتن کسی بسیار مهمتر از شدت عاطفی عاشق بودن می شود.

همراهی، تاریخ مشترک، زندگی که در کنار یکدیگر داشته‌اید – این چیزها عمیق‌ترین پیوندها را تشکیل می‌دهند.

4. وابستگی در مقابل ثبات

عاشق بودن اغلب به این معناست که طرف مقابل را در اولویت قرار دهید – شما نیازهای او را بالاتر از نیازهای خود قرار می دهید و ممکن است متوجه شوید که خود را به خاطر رابطه از دست داده اید.

این به احساس شیفتگی مرتبط است، زیرا شما هر کاری برای آنها انجام خواهید داد.

ممکن است متوجه شوید که برنامه‌هایتان را لغو می‌کنید، زیرا از بودن در کنار آن‌ها بسیار ناامید هستید و آنها را به روش‌هایی اولویت‌بندی می‌کنید که همیشه سالم نیستند.

دوست داشتن یک نفر هنوز هم می تواند شامل این نوع احساسات و فداکاری باشد، اما ثبات بسیار بیشتری در آن وجود دارد.

به جای اینکه برای لحظه ای همه چیز را با فردی که عاشقش هستید فدا کنید، خیالتان راحت است که اگر روی خودتان تمرکز کنید همه چیز در رابطه شما خوب خواهد شد.

این مرحله بسیار مهمی برای رسیدن به آن است – بودن با کسی به این معنی نیست که شما به هم وابسته هستید !

شما هنوز هم می توانید زندگی خود را داشته باشید.

همه چیز به این است که در رابطه خود به اندازه کافی ثبات و اعتماد به نفس داشته باشید تا آن را کمی رها کنید و شخص خودتان باشید.

5. فشار در مقابل راحتی

قرار ملاقات در روزهای اولیه یک رابطه می تواند عالی باشد، اما قطعاً سطحی از فشار در آن وجود دارد.

وقتی عاشق کسی می‌شوید، می‌خواهید بهترین جنبه ممکن را برای شما ببیند.

عاشق شدن با کسی اغلب مستلزم این است که بامزه ترین و باهوش ترین نسخه خود باشید.

البته انجام این کار کاملاً طبیعی است، اما زمانی که شما کاملاً عاشق کسی شدید، این احساسات می توانند تغییر کنند.

دوست داشتن کسی و دوست داشتن او به معنای خود بودن است – هر نسخه ای از آن اتفاق بیفتد!

دوست داشتن کسی به معنای پذیرفتن عیوب او، روزهای بد موهایش و مشکلاتی است که از سر می گذرانند.

این واقعاً به مفهوم عشق بی قید و شرط و تعهدی که شما نسبت به دوست داشتن کسی آنگونه که هست، مرتبط می کند.

این یک مرحله واقعا سالم برای رسیدن به آن است.

در ابتدای روابط، هر دوی شما به احتمال زیاد بهترین رفتار خود را خواهید داشت.

وقتی فهمیدید که همدیگر را دوست دارید و احساس راحتی می کنید، همچنان می خواهید آنها را خوشحال کنید، اما فشار کمتری برای “بی نقص” بودن همیشه وجود دارد.

6. شک در مقابل اعتماد به نفس

وقتی عاشق کسی هستید، گاهی اوقات ممکن است در مورد آینده رابطه دچار تردید و اضطراب شوید .

آیا در آزمون زمان مقاومت خواهد کرد؟ آیا ما برای یکدیگر مناسب هستیم؟ آیا آنها هم همین احساس را دارند؟

این امر به ویژه زمانی صادق است که مرحله ماه عسل به پایان می رسد و اوج های ناشی از مواد شیمیایی که در ابتدا احساس می کردید شروع به محو شدن می کنند.

مشاجره های کوچک می توانند مانند آغاز یک مارپیچ رو به پایین شکست رابطه به نظر برسند.

وقتی کسی را دوست دارید، با آگاهی از این که شما و او همتای خوبی هستید احساس امنیت می کنید و شانس یک رابطه طولانی مدت موفق و شاد زیاد است.

شما می پذیرید که فراز و نشیب هایی وجود خواهد داشت و احساسات شما نسبت به شریک زندگی تان می تواند بسیار متفاوت باشد.

اما شما همچنین می دانید که در اعماق وجود، به شدت به آنها اهمیت می دهید و این احساسات واقعاً اهمیت دارند.

آب های متلاطم روی سطح، اقیانوس عشق واقعی را که در زیر آن قرار دارد، آشفته نمی کند.

تفاوت معنایی بین دوست داشتن کسی و عاشق کسی بودن گاهی ظریف است.

ممکن است هر دو نوع عشق را همزمان احساس کنید، اگرچه اهمیت نسبی هر یک با ادامه رابطه تغییر خواهد کرد.

امیدواریم اکنون برای تشخیص آنچه دقیقاً در این لحظه از زمان احساس می‌کنید، مجهزتر باشید.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید:

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x