آیا از اضطراب جدایی در روابط رنج می برید؟ تو تنها نیستی. این داستان شخصی من از تجربه من در مورد اضطراب جدایی از همسرم و ابزارهایی است که برای کمک به تسکین و کاهش اضطرابم استفاده کردم.
غیبت باعث رشد قلب می شود… مضطرب.
اگر نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنم، شما خوش شانس هستید. این احتمال وجود دارد که هیچ نوع اضطراب جدایی بزرگسالان را در روابط تجربه نکنید. اما اگر این عبارت ابتدایی خیلی واضح است، وارد شوید و بیایید صحبت کنیم.
داشتن اضطراب جدایی از دوست پسر، همسر یا شریک زندگی می تواند وحشتناک باشد. برای من خیلی وقت بود. و در حالی که من هنوز جدایی از شوهرم را *دوست ندارم*، راه هایی را برای کمک به خودم برای مدیریت بهتر آن ایجاد کرده ام. من قصد دارم آن نکات را با شما به اشتراک بگذارم.
داستان من – من یک دوست دختر اضطراب جدایی بودم
من همیشه فردی حساس و عاطفی بوده ام، به خصوص در دوران کودکی. همانطور که به یک بزرگسال بزرگ شدم، از بسیاری جهات، آن بخش از من تغییر نکرد.
مطمئناً در مورد بعضی چیزها شجاع تر شدم و یاد گرفتم به خودم بخندم و اعتماد به نفس و قوی تر باشم، اما اضطراب تا بزرگسالی مرا دنبال کرد. اضطراب در روابط به عنوان یک دوره تبدیل شد. یکی از راه های خاصی که آن را نشان داد، اضطراب جدایی در رابطه من بود.
وقتی من و همسرم ناتان برای اولین بار با هم بودیم، یک سال و نیم خوب با هم فاصله داشتیم. این واقعا برای من سخت بود، اما سخت ترین قسمت همیشه گفتن خداحافظی بود. خروج
وقتی ناتان به دیدن من می آمد، وقتی پایان سفر نزدیک می شد، به شدت دچار اضطراب می شدم. حتی یک هفته قبل از رفتن او، من دچار حملات اضطراب و حالت تهوع می شدم. و گریه کردن گریه های زیاد.
برای جدایی ما فلش فوروارد کنید، وقتی اتفاق می افتاد گریه می کردم و چند روز قبل. صادقانه بگویم، بد بود، اما به طور کلی، زمانی که ما خداحافظی کرده بودیم و مشغول زندگی کردن در طول زمان جدا از هم بودیم، این اضطراب کمی از بین می رفت.
این روزها احساس می کنم که می توانم با جدایی موقت خیلی بهتر کنار بیایم. اما اخیراً، ما نزدیک به 3 هفته را از هم جدا کردیم، طولانی ترین مدت از زمان ازدواجمان. با نزدیک شدن به تاریخ عزیمت ناتان، همان وحشت آشنا را احساس کردم. آن اضطراب و اندوه طولانی از جدا بودن از یکدیگر هنوز وجود داشت.
من متوجه شدم که اگر من چنین احساسی داشته باشم، به عنوان یک زن متاهل 33 ساله، به احتمال زیاد، سایر افراد در روابط نیز باید این احساس را داشته باشند. شاید بتوانم چند کلمه تشویق، حکمت و راهنمایی ارائه کنم.
من یک متخصص نیستم، اما می توانم به طور قطع بگویم که آنجا بوده ام و دقیقا می دانم که چگونه است. بیایید در مورد مدیریت اضطراب جدایی مرتبط با رابطه در بزرگسالان و چگونگی استفاده حداکثری از جدایی های طولانی صحبت کنیم.
یک یادداشت سریع
می خواهم توجه داشته باشم که من یک روانشناس آموزش دیده یا متخصص بهداشت روان نیستم. تمام اطلاعات موجود در این مقاله از تجربه شخصی من است (به علاوه برخی تحقیقات اینترنتی). همچنین، اضطراب جدایی من عملکرد نسبتاً بالایی دارد، زیرا معمولاً باعث تداخل در فعالیت های روزانه من نمی شود.
اگر احساس می کنید که ممکن است از یک اختلال اضطراب جدایی جدی رنج می برید، یا اضطراب شما به شدت بر توانایی شما تأثیر می گذارد، پیشنهاد می کنم یک ارائه دهنده بهداشت روان دارای مجوز و آموزش دیده در منطقه خود پیدا کنید. اختلال اضطراب جدایی بزرگسالان یک چیز واقعی است و راه های حرفه ای و بالینی برای کمک به کاهش آن وجود دارد.
چگونه با اضطراب جدایی در روابط کنار بیاییم
در طول سالها یاد گرفتم که چگونه دلتنگ دوست پسرم، دلتنگی نامزدم و در نهایت دلتنگی برای شوهرم را مدیریت کنم. در اینجا چیزهایی است که در ذهن دارم و کارهایی که برای کمک به خودم انجام می دهم وقتی که در روابط با مسائل جدایی گرفتار می شوم.
بدانید که جدایی موقتی است
مهم نیست که شما و عزیزتان چقدر باید از هم دور باشید، یادآوری ماهیت موقتی جدایی به خود بسیار مفید است.
آی تی. اراده. پایان.
اگر با فاصله زمانی کوتاه‌تری مواجه هستید، می‌توان با این مشکل مقابله کرد، اما اگر جدایی طولانی‌تری پیش رو دارید، سعی کنید آن را به چند مرحله کوچک‌تر تقسیم کنید تا به شما در مدیریت بهتر کمک کند. آیا می توانید یک هفته را پشت سر بگذارید؟ بعد یک هفته دیگر؟ شرط می بندم تو می توانی!
این بقیه این نکات به شما کمک می کند!
اگر ترس داشته باشید که جدایی به پایان نرسد چه؟ فکر می کنم این چیزی است که روی من تأثیر می گذارد. اگر خداحافظی با ناتان آخرین باری باشد که می توانم با او خداحافظی کنم چه؟ این یک فکر بسیار بیمارگونه است، اما به نوعی، ذهن من به آنجا می رود.
اگر این چیزی است که شما نیز تجربه می کنید، از شما می خواهم به یاد داشته باشید که عدم اطمینان همیشه بخشی ثابت از زندگی است. این یک چیز ترسناک از بسیاری جهات است، اما همچنین می تواند یادآوری کند که جدایی شما با زندگی روزمره معمولی شما تفاوتی ندارد.
این ممکن است فوق العاده آرامش بخش نباشد، اما حداقل به شما این امکان را می دهد که بدانید نیازی به ترس اضافی با جدایی آینده نیست.
وقتی از عدم اطمینان در جدایی می ترسم، به من کمک می کند تا روی چیزهایی که مطمئنم می دانم تمرکز کنم:
ناتان فرد امنی است. او اقدامات احتیاطی را انجام می دهد. او همیشه برمی گردد. وقتی از هم دور هستیم، زنگ می‌زند یا پیام می‌دهد تا به من بگوید چه زمانی به جایی رسید. بنابراین، اگرچه از نظر جسمی از هم دور هستیم، اما مطمئن هستم که می توانم روی سلامتی او حساب کنم و وقتی جدایی تمام شد، به من بازگردد.
اجازه دهید شریک زندگی خود بداند که چه احساسی دارید
با ترس های اضطراب جدایی خود به تنهایی رنج نبرید. این یک فرصت عالی است تا در مورد احساسات خود با شریک زندگی خود صحبت کنید. مهم است که شریک زندگی شما بداند که ممکن است در این مدت دوری به کمی محبت و مراقبت بیشتری نیاز داشته باشید.
سپس او می تواند حواسش جمع باشد، شاید بیشتر اوقات بررسی کند یا به سادگی نسبت به نیازها و احساسات شما حساس تر باشد.
ناتان وقتی از هم دور هستیم اضطراب جدایی را تجربه نمی کند، اما می داند که من این را تجربه می کنم. برای کمک به من، او مطمئن می شود که وقتی از هم دور هستیم مکرراً به من پیام می دهد و تقریباً هر روز با من چت ویدیویی می کند. این ممکن است بیشتر از آن چیزی باشد که خودش نیاز دارد، اما او این کار را به خاطر مهربانی و تعهدش به رابطه ما برای من انجام می دهد.
به ناراحتی خم شو، اشکالی ندارد
خوب، ممکن است زمانی در طول جدایی خود احساس بدی داشته باشید. هدف از این نکات کمک به شما برای دوری از همه آن احساسات نیست، بلکه این است که به طور سالم با آنها کنار بیایید و با آنها کار کنید و در صورت لزوم احساسات دردناک را کاهش دهید.
اما، کاملاً اشکالی ندارد که به خود اجازه دهید احساس غمگینی کنید. گاهی اوقات تجربه کردن و نشستن با احساسات به شما کمک می کند تا آنها را پردازش کنید. می دانید چگونه می گویند یک «گریه خوب» می تواند واقعاً تحسین برانگیز باشد؟ این کاملا درست است.
بذار بیرون. به خودتان اجازه دهید احساس بدی کنید.
من تقریباً مطمئن هستم که بعد از آن احساس بهتری خواهید داشت و بهتر می توانید احساسات خود را مدیریت کنید. گاهی اوقات، حتی به شما کمک می کند تا انرژی خود را تغییر دهید. می دانم بعد از اینکه گریه کردم و احساس ناراحتی کردم، اغلب احساس شادابی می کنم و آماده هستم که توجهم را به یک فعالیت مفیدتر و سازنده تر هدایت کنم. (حتی اگر آن فعالیت «مولد» نتفلیکس را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.)
در زمانی که از شریک زندگی خود دور هستید کارهایی را انجام دهید که برای شما مهم هستند
یکی از نکات مهم برای کنترل اضطراب جدایی از شریک زندگی این است که اقدام کنید. من نمی توانم به اندازه کافی تاکید کنم که چقدر مهم است که از این زمان تنهایی استفاده کنم. شما در حال حاضر زمان اضافی در اختیار دارید. شاخ های آن گاو را بگیرید!
بنابراین بعد از اینکه گریه خوبی داشتید، وقت آن است که کاری معنادار انجام دهید. چیزی که برای شما مهم است
ساعاتی را به تمرکز روی یک سرگرمی شخصی خود اختصاص دهید. یا با چالشی که قصد انجام آن را داشتید مقابله کنید. این ممکن است چیزی دیوانه‌وار جاه‌طلبانه نباشد، اما می‌توانید رمانی را بخوانید که مدتی است به تعویق انداخته‌اید.
یا شاید بتوانید کاری انجام دهید که به شما کمک کند به شریک زندگی خود نزدیک شوید و همزمان با اضطراب جدایی مقابله کنید. یک مثال عالی می تواند چاپ برخی از عکس های خانوادگی و قرار دادن آنها در آلبوم ها باشد. می‌توانید عکس‌های مورد علاقه‌تان را از خود و شریک زندگیتان (و سایر خانواده و دوستان) انتخاب کنید و با قرار دادن آنها در آلبوم‌های عکس یا قاب‌بندی آنها در خانه، خلاق باشید.
در حالی که انرژی خلاقانه مصرف می کنید به آنها فکر خواهید کرد. این فعالیت باعث می شود احساس گرما و گیجی در درون داشته باشید، بعلاوه به شما احساس موفقیت می دهد، که قطعا به کاهش بخشی از اضطراب شما کمک می کند.
هم از نظر ذهنی و هم جسمی فعال باشید
برای کاهش علائم اضطراب جدایی در بزرگسالان – یا حتی فقط اضطراب عمومی – فعالیت بدنی می تواند بسیار مهم باشد.
اگر یک برنامه ورزشی منظم دارید، تا زمانی که شریک زندگیتان دور است، به آن پایبند باشید. یا اگر شما هستید که می‌روید، سعی کنید در طول هر روز زمانی را برای حرکت فیزیکی پیدا کنید.
راستش، فعال ماندن و مشغول ماندن باعث می شود زمان سریعتر بگذرد، بنابراین قبل از اینکه متوجه شوید جدایی شما تمام می شود. مشغول بودن یکی از راه های کلیدی برای کمک به اضطراب جدایی من است. PS: همچنین به فکر بیش از حد عمومی کمک می کند .
از قبل در مورد برنامه های ارتباطی خود صحبت کنید
یکی از مسائلی که ممکن است به اضطراب جدایی رابطه شما کمک کند، نداشتن یک برنامه ارتباطی محکم است.
شاید مطمئن نیستید که چه زمانی با شریک زندگی خود صحبت می کنید. چند وقت یکبار اسکایپ می کنید؟ اگر در روز 20 بار پیامک بفرستید، آنها را آزار خواهید داد؟
داشتن این بحث ها قبل از شروع جدایی بسیار مهم است. نه تنها تضمین می کند که هر دوی شما انتظارات مناسبی دارید، بلکه می تواند منبع ثانویه اضطراب را نیز از بین ببرد. و به شریک زندگی شما کمک می کند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشد.
مطمئن شوید که هر دوی شما به برنامه ارتباطی خود متعهد هستید. صحبت کردن یا پیام‌رسانی همزمان در هر روز می‌تواند مفید باشد (همچنین این یک چیز عالی برای شماست که منتظر آن باشید)، اما این همیشه ممکن نیست. با یکدیگر واقع بین و منطقی باشید.
و همچنین انعطاف پذیر باشید. بدانید که گاهی اوقات، زندگی مانع می شود و ارتباط ممکن است به تاخیر بیفتد. به یاد داشته باشید که شریک زندگی شما بهترین نیت را دارد و اگر ارتباط شما تغییر کرد یا در یک روز خاص اتفاق نیفتد، عصبانی نشوید یا مارپیچ نشوید.
احساس اضطراب می کنید؟ برو یک کار فعال انجام بده، در یک سرگرمی محبوب شرکت کن یا با یک دوست تماس بگیر. به زودی دوباره با شریک زندگی خود صحبت خواهید کرد. و به زودی آنها نیز با شما بازخواهند گشت.
در طول مدتی که از هم جدا هستید، کاری برای یکدیگر انجام دهید
دلت برای دوست پسرت تنگ شده؟ دختر، این انرژی را هدایت کن و کاری شیرین برای آن شخص انجام بده.
گذراندن زمان جدا از هم نه تنها زمان آزاد بیشتری به شما می دهد، بلکه این فرصت را برای شما فراهم می کند تا دیدگاه خود را در مورد رابطه خود جمع آوری کنید. نمی توانم زمان بهتری را برای نشستن و نوشتن نامه ای دست نویس به عشقت بیاندیشم. این یک هنر گمشده است.
نوشتن سالم و شفابخش است، اما وقتی در مورد چیزهایی که در مورد شریک زندگی خود دوست دارید بنویسید، احساس می‌کنید که به‌ویژه زمین‌گیر خواهید شد. وقتی برگشتند آن را به آنها بدهید و با سپاسگزاری تماشا کنید که قلبشان خوب می شود.
شاید شریک زندگی شما در کلام نیست. (شاید کلمات تأیید زبان عشق او نباشد ). باحاله.
کاری انجام دهید که برای آنها خاص و معنادار باشد و به زبانشان با آنها صحبت کند. حتی نیازی به فانتزی هم نیست. آیا همسرتان برای تمیز کردن گاراژ شما را اذیت کرده است؟ چرا در زمانی که او رفته است با آن مقابله نکنید و پس از بازگشت یک سورپرایز عالی به او بدهید؟ من قول می دهم که این اقدامات ساده بسیار مفید است.
روی دیگر روابط مهم زندگی خود تمرکز کنید
اگر به این فکر می کنید که چگونه با اضطراب جدایی از همسر، دوست پسر، دوست دختر و غیره خود کنار بیایید، یکی از بهترین راه حل ها گذراندن وقت با سایر عزیزان است. سایر روابط مهم زندگی خود را فراموش نکنید: خواهر و برادر، والدین، دوستان یا حتی فرزندانتان.
ممکن است از اینکه برای مدتی از شریک زندگی خود جدا شده اید ناراحت باشید، اما ده ها نفر دیگر هستند که دوست دارند مدتی از آن زمان را با شما بگذرانند.
برای صرف ناهار با یک دوست قدیمی برنامه ریزی کنید. به مامانت زنگ بزن فرزندان خود را برای یک گردش فوق العاده سرگرم کننده بیرون ببرید.
این چیزها قلب شما را گرم می کند و به شما یادآوری می کند که خیلی دوست دارید.
برای زمانی که دوباره همدیگر را خواهید دید، چیز خاصی برنامه ریزی کنید
یکی از روش های مورد علاقه من برای اینکه چگونه با جدایی کنار بیایم، تمرکز بر اتحاد مجدد است. وقتی شما و همدیگر مهمتان بعد از دوری دوباره یکدیگر را می بینید، دلیلی برای جشن گرفتن است.
بنابراین به جای وسواس در مورد زمان دوری از یکدیگر، برای انجام کاری شیرین و خاص برنامه ریزی کنید که دوباره به هم بپیوندید.
شاید برای زمانی که در بازگشت به شوهرتان در خانه سلام می کنید، لباس زیر مخصوص بخرید. وقتی دوست دخترتان بعد از سفر به آنجا آمد، یک شام فوق العاده برای پختن برای دوست دخترتان (مورد علاقه او) برنامه ریزی کنید. یا برای عزیزتان یک هدیه کوچک ساده بخرید تا بگویید: “هی، دوستت دارم و خیلی خوشحالم که برگشتی.”
مهم نیست که چه چیزی را انتخاب می کنید، مطمئن باشید که در لحظه زندگی می کنید و لذت با هم بودن را در آغوش می گیرید.
