کسب و کارمقالات
موضوعات داغ

بازاریابی مدرن چیست؟

ما طبق تعریف، بازاریاب مدرن هستیم. اما به چه معنا است؟ این در مورد اجتناب از تاکتیک های چاپی یا سنتی برای دیجیتال نیست.

عصر دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی مدرن
با بازاریابی مدرن آشنایت دارین تا حالا کاسب و فروشنده چیزی بودین نیاز به بازاریابی راحس کردین

ما طبق تعریف، بازاریاب مدرن هستیم. اما به چه معنا است؟ این در مورد اجتناب از تاکتیک های چاپی یا سنتی برای دیجیتال نیست. همچنین چیزی فراتر از پذیرش فناوری های جدید یا حمایت از آخرین روندها است.

ما می‌توانیم همه آن‌ها را در یک سخنرانی وجودی به سبک دان دراپر خلاصه کنیم، اما توضیحات ساده با پشتوانه اعداد واقعی بیشتر منعکس‌کننده طعم بازاریابی مدرن است. بنابراین، آن ماکالان تمیز را کنار بگذارید و بیایید داخل آن شیرجه بزنیم.

تعریف بازاریابی مدرن

بازاریابی مدرن یک روش جامع، چابک و مبتنی بر داده است که برندها را با مشتریان ایده‌آل خود پیوند می‌دهد تا نتایج کسب‌وکار هدفمند را به دست آورد. اگرچه عناصر را می توان به روش های بی نهایت جمع آوری کرد، یک رویکرد بازاریابی مدرن همیشه تفکر خلاق و اجرا را با تحقیق، استراتژی، فناوری و تجزیه و تحلیل برای دستیابی به اهداف سازمانی ترکیب می کند.

اما، آن اهداف چیست؟

 

به دلایل بسیاری، تقریباً هر کسب و کاری آرزوی تغییراتی در یک چیز دارد: رشد. افزایش تعداد مشتریان، گسترش سهم بازار، افزایش سودآوری، افزودن کارکنان و غیره. برای حمایت از این اهداف، موثرترین تیم های بازاریابی مدرن آگاهی از برند را ایجاد می کنند، ادراکات را شکل می دهند، مخاطبان کلیدی را پرورش می دهند و با رعایت هشت اصل اصلی اقدام می کنند.

8 اصل بازاریابی مدرن

1. تجربه مشتری را در هر نقطه تماس برند ارتقا دهید

مشتریان مدرن هر دو نوع B2B و B2C موجودات پیچیده ای هستند. وقتی صحبت از تجربه برند به میان می آید، انتظارات بالایی دارند. (ما می توانیم از اپل تشکر کنیم.) این انتظارات بالا به چیزی بیش از تجربه کاربری فنی وب سایت ها و برنامه ها مربوط می شود. بله، کاربران انتظار دارند هنگام تعامل با وب‌سایت و برند شما، بتوانند بدون دردسر بین چند صفحه جابجا شوند، اما هر نقطه تماسی باید به ارزش برند شما نیز اشاره کند، اعتماد ایجاد کند و داستانی منسجم را بیان کند.

و منظور ما هر نقطه تماس است. این شامل وب‌سایت‌ها، پست‌های رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات، ایمیل‌ها، تماس‌های تلفنی و هر چیزی در این بین می‌شود. برای برندهای B2B، همچنین به معنای ده‌ها تعامل با چندین نفر است که در چرخه‌های فروش طولانی پخش می‌شوند.

هر تعداد از نقاط تماس مورد نیاز باشد، مشتریان شما انتظار دارند بین آخرین آنها انتقال بی‌وقفه انجام شود. در واقع، 60 درصد از مشتریان Millennial – آنهایی که چشم انداز بازاریابی را برای 20 تا 40 سال آینده شکل خواهند داد – انتظار دارند یک تجربه برند ثابت در همه کانال ها داشته باشند، و این انتظارات همچنان افزایش می یابد زیرا سفرهای خریدار بیشتر و بیشتر بر تجربیات دیجیتال متمرکز می شود.

2. ایجاد ارتباطات شخصی با افراد

انتظارات پیچیده مشتری مدرن به تجربه برند ثابت ختم نمی شود. این تجربه نیز باید متناسب با آنها باشد. نه به عنوان یک گروه جمعیتی مبهم، بلکه به عنوان افراد. محتوای وب سایت باید با چالش های منحصر به فرد آنها صحبت کند. ایمیل ها باید سوالات خاص خود را پیش بینی کنند. برای کسب و کارهای B2B، مواد فروش باید متناسب با نقش یک فرد در کمیته خرید تنظیم شود.

بازاریابی مدرن یک روش جامع، چابک و مبتنی بر داده است که برندها را با مشتریان ایده‌آل خود پیوند می‌دهد تا نتایج کسب‌وکار هدفمند را به دست آورد.

برای دستیابی به آن سطح از شخصی سازی، ما، به عنوان بازاریاب مدرن، باید درک عمیقی از مشتریان خود ایجاد کنیم. خواسته ها، چالش ها، نقاط درد، امیدها، رویاها و رنگ های مورد علاقه آنها چیست؟ هر چه عمیق تر برویم، بهتر می توانیم تجربه برند آنها را شکل دهیم.

ما همچنین به فناوری بازاریابی نیاز داریم که بتواند محتوا و تجربه را به طور موثر شخصی سازی کند. در این مرحله، حتی ابتدایی‌ترین پلت‌فرم‌های بازاریابی ایمیلی، نوعی عملکرد شخصی‌سازی را ارائه می‌دهند، و سیستم‌های مدیریت محتوای وب‌سایت را می‌توان پیکربندی کرد – با طراحی استراتژیک وب و کارهای معماری اطلاعات – برای ارائه تجربه‌ای متناسب با ویژگی‌ها و رفتارهای منحصربه‌فرد کاربران. .

اجرای استراتژی های شخصی سازی نیازمند تلاش است، اما 94 درصد از بازاریابان می دانند که ارزش آن را دارد. با توجه به اینکه شخصی‌سازی می‌تواند پنج تا هشت برابر ROI در هزینه‌های بازاریابی باشد، احتمالاً تعجب‌آور نیست.

3. استراتژی و تاکتیک های بازاریابی Omnichannel را یکپارچه کنید

 

بازاریابی مدرن با رویکرد فقط دیجیتالی برابری نمی کند. تقریباً هر کاری که ما انجام می‌دهیم شامل یک جزء بازاریابی دیجیتال است – و ما اغلب رویکرد خود را “اول دیجیتال” می‌دانیم – اما بازاریابی مدرن بیشتر به دنبال یافتن کانال مناسب است.

هر فرد به طور متوسط ​​بیش از 11 ساعت در روز را صرف چرخش بین اشکال مختلف رسانه می کند، رقمی که شامل استفاده از تلفن هوشمند، تلویزیون، رادیو، مجلات و موارد دیگر می شود. اگر قرار است بازاریابی ما با مشتریان در جایی که هستند ملاقات کند، بهترین رویکرد ایجاد نقاط تماس در چندین کانال است. این یک استراتژی است که شش برابر بیشتر از بازاریابی تک کاناله فروش به ارمغان می آورد و ماهیت تا حدودی آشفته و غیرخطی سفر خریدار مدرن را منعکس می کند.

وقتی نوبت به مشتریانمان می رسد، فرصت های ارائه شده توسط هر کانال را تجزیه و تحلیل می کنیم و از آنهایی استفاده می کنیم که بیشترین حس را برای کسب و کار و مشتریانشان دارند.

ما همچنین راه هایی را برای اتصال یک نقطه تماس به نقطه دیگر استراتژی می کنیم. یک کمپین تولید سرنخ که با تبلیغات پستی مستقیم شروع می شود به یک صفحه فرود آنلاین منتهی می شود. سرنخ که از طریق یک رویداد حضوری منشأ می‌گیرد، دنباله ایمیل بعدی را دریافت می‌کند. کمپین پرداخت به ازای کلیک کاربران را به صفحه رویدادی هدایت می کند که یک وبینار را تبلیغ می کند. همه اینها به نام نتایج بهینه بازاریابی با هم گره خورده است.

4. با تکامل چشم انداز بازاریابی سازگار شوید

بازاریابان مدرن ذاتاً چابک هستند و دائماً خود را با فناوری ها و رفتارهای در حال تغییر وفق می دهند. ما به توانایی خود برای همگام شدن با آخرین روندها و به‌روزرسانی‌های الگوریتم و انجام اقداماتی بر اساس اینکه چگونه این روندها و به‌روزرسانی‌ها بر عملکرد کمپین‌های ما تأثیر می‌گذارند، افتخار می‌کنیم.

بازاریابان مدرن ذاتاً چابک هستند و دائماً خود را با فناوری ها و رفتارهای در حال تغییر وفق می دهند.

اگر بازاریابان مدرن وظیفه دارند برندها را به مشتریان ایده آل خود متصل کنند، پس باید رفتارها، انتظارات و ترجیحات مشتریان را درک کنیم. ما باید کانال ها و فناوری هایی را که این ارتباطات را تسهیل می کنند، درک کنیم. ما باید نظارت کنیم که چگونه همه این عناصر در طول زمان تغییر می کنند. و همانطور که تاثیر کووید-19 به وضوح نشان داد، همه ما باید برای تغییرات چشمگیر آماده باشیم.

در حالی که برخی اصول بازاریابی ثابت باقی مانده اند، چشم انداز پیرامون آن اصول به طور مداوم در حال تکامل است. به زبان ساده، بازاریابی مدرن به سرعت حرکت می کند. بازاریاب هایی که خود را برای یادگیری و سازگاری به چالش می کشند، آنهایی هستند که پیشرفت می کنند.

5. به حداکثر رساندن کارایی از طریق فناوری بازاریابی و اتوماسیون

ما برای بهبود راه رسیدن به مخاطبان خود صرفاً به فناوری تکیه نمی کنیم. ما همچنین برای تبدیل شدن به بازاریابان کارآمدتر به پیشرفت‌های فناوری بازاریابی و اتوماسیون روی می‌آوریم. این ابزارها با حذف کارهای دستی تکراری، راه‌اندازی جریان‌های کاری ارتباطی، مدیریت رسانه‌های اجتماعی، ردیابی عملکرد، تنظیم کمپین‌های تبلیغات دیجیتال (و خیلی چیزهای دیگر)، کارایی منابع و سرمایه‌گذاری‌های بازاریابی را به حداکثر می‌رسانند. به میزان بالقوه 451 درصد افزایش در سرنخ های واجد شرایط.

بر اساس ارقام مارکتو، 76 درصد از شرکت هایی که اتوماسیون بازاریابی را پیاده سازی می کنند، در سال اول بازده سرمایه گذاری خود را دارند. نه تنها این، بلکه 44 درصد از آنها تنها ظرف شش ماه بازدهی را مشاهده می کنند.

هر شرکتی – مهم نیست چقدر بزرگ یا کوچک – کوه ها را جابجا می کند تا شاهد این نوع پیشرفت باشد. خبر خوب این است که این فناوری به طور گسترده در دسترس است و با سرعتی سریع در حال گسترش و پیشرفت است. در سال 2020، 8000 پیشنهاد فناوری بازاریابی وجود داشت، در مقایسه با تنها 1876 مورد در سال 2015.

با وجود همه این راه‌حل‌ها که برای جایگاهی در پشته مارتک ما رقابت می‌کنند، برندها به سادگی باید تعیین کنند که کدام یک برای بازی نهایی آنها مناسب است. پس از انجام این کار، سخت‌ترین تصمیم این است که کدام ابتکارات باید در هنگام تخصیص مجدد بودجه‌ها و منابع بازاریابی تازه آزاد شده اولویت داشته باشند.

6. آموزش ورودی را با تبلیغات بیرونی ترکیب کنید

ما به‌خوبی وارد عصر اطلاعات شده‌ایم، به این معنی که مشتریان بالقوه قبل از تصمیم‌گیری درباره خرید، تحقیقات بیشتری نسبت به قبل انجام می‌دهند. در واقع، 81 درصد از خریداران قبل از خرید، تحقیقات آنلاین انجام می دهند و بیش از 70 درصد از خریداران B2B قبل از تماس با نماینده فروش، نیازهای خود را به طور کامل تعریف می کنند.

فرقی نمی کند مشتری شما صاحب خانه جدیدی باشد که نظرات تشک را مقایسه می کند یا تصمیم گیرنده شرکتی که به دنبال راه حل فناوری سازمانی است. خریداران امروزی قبل از انجام تحقیقات قابل توجهی حرکتی انجام نمی دهند و اکثریت قریب به اتفاق این تحقیقات به صورت آنلاین انجام می شود.

81 درصد از خریداران قبل از خرید تحقیقات آنلاین انجام می دهند.

بازاریابی درونگرا به برندها این امکان را می دهد که در این تحقیق و در عین حال شکل دادن به ادراکات و ایجاد اعتماد در هر مرحله از سفر جذب مشتری، کمک کنند. اما این صرفاً یک عمل خیرخواهانه نیست. هزینه سرنخ های ورودی 61 درصد کمتر از سرنخ های خروجی است.

با وجود مزایای مقرون به صرفه آن، بازاریابان مدرن می دانند که ورودی نمی تواند به طور کامل جایگزین خروجی شود. درست است، واقعی بازاریابی درونگرا برای ایجاد حرکت به زمان نیاز دارد. Outbound این تلاش‌ها را با ایجاد آگاهی از برند و اغلب نتایج سریع‌تر افزایش می‌دهد. مانند همه چیزهای بازاریابی مدرن، نکته کلیدی یافتن تعادلی است که برای برند شما، مشتریان و البته بودجه شما بهترین کار را دارد.

7. اندازه گیری و تجزیه و تحلیل عملکرد بازاریابی

بازاریابی یک سرمایه گذاری است و سرمایه گذاری ها با بازده سنجیده می شوند، واقعیتی است که جنبش «داده های بزرگ» مستحکم شده است. 98 درصد از CMOها اندازه گیری بازگشت سرمایه را به عنوان نگرانی شماره یک خود ذکر می کنند. با این حال، مهم نیست که ابزارهای تجزیه و تحلیل داده‌ها چقدر پیشرفته می‌شوند، بخش‌های خاصی از بازاریابی همیشه با اندازه‌گیری آسان مخالفت می‌کنند.

مطمئنا، ظهور خدایان گوگل و ابزارهای بی پایان تجزیه و تحلیل، درک اسناد بازاریابی را بسیار آسان کرده است. اما سایر ابتکارات بازاریابی – مانند استراتژی و توسعه برند – می تواند برای ارزیابی پیچیده تر باشد، به خصوص در کوتاه مدت. این یک مصیبت غیر معمول نیست.

اما بازاریاب مدرن تسلیم نمی شود. ما سخت کار می‌کنیم تا فرآیندها و چارچوب‌هایی بسازیم تا قابلیت‌های اندازه‌گیری را اندازه‌گیری کنیم، KPIها را به نتایج کسب‌وکار متصل کنیم، شناسایی کنیم که چه چیزی کار می‌کند (یا نیست)، و مسیر را بر اساس بینش‌ها تغییر دهیم.

در حالی که تلاش برای شفافیت 100 درصد اسناد ممکن است گاهی اوقات اشتباه باشد، ارزشی که بینش‌های مبتنی بر داده در شکل‌دهی و به حداکثر رساندن بازده برنامه‌های بازاریابی دارند، قابل انکار نیست.

8. اهرم اجرای تکراری و بهینه سازی

یک استراتژی بازاریابی مدرن هرگز واقعاً از خط پایان عبور نمی کند. ما دائماً در حال کاوش کانال‌های جدید هستیم، ابزارها و فناوری‌های نوآورانه را به کار می‌گیریم، با تغییرات بازار سازگار می‌شویم، از رقبا پیشی می‌گیریم، و استراتژی‌ها و راه‌حل‌های خلاقانه‌ای را بهبود می‌دهیم که می‌توانند کمی کامل‌تر باشند.

این وضعیت ثابت حرکت باعث شده است که بسیاری از تیم ها از رویکرد بازاریابی چابک استقبال کنند. از بخش‌های بازاریابی که هنوز چابک نشده‌اند، 91 درصد می‌گویند که در 12 ماه آینده برنامه‌ریزی می‌کنند. با دلایل خوب، بازاریابی چابک موفقیت پروژه، بهره وری، رضایت شغلی و درآمد را افزایش می دهد.

برندهایی که مطابق با رویکرد چابکی هستند که شامل اجرای تکراری و بهینه‌سازی می‌شود، می‌توانند به سرعت به تهدیدات جدید پاسخ دهند و در عین حال از بینش‌ها و فرصت‌های تازه بهره ببرند. رویکرد چابک می تواند به روز رسانی سریع یک کمپین موجود را بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها تسهیل کند. یا ممکن است یک تیم را توانمند کند که از یک کمپین از قبل برنامه ریزی شده به یک فرصت جدید تبدیل شود. مهم نیست که اجرا چقدر پیامد دارد، این چرخه تکراری به برندها اجازه می دهد تا عملکرد بازاریابی خود را به حداکثر برسانند.

 

حرف آخر گرچه عناصر زیادی وجود دارد که یک بازاریاب مدرن را تشکیل می‌دهد، اما همه ما به سمت آن سوق می‌دهیم، ایجاد تجربه‌ای از برند است که مشتریان را درگیر می‌کند و بر رشد سازمانی تأثیر می‌گذارد. این را در نظر داشته باشید، و شما گام های زیادی جلوتر از مردان دیوانه ی گذشته خواهید بود. تا آنجا پیش بروید که هشت اصل فلسفه بازاریابی مدرن را بپذیرید و مراحل تبدیل به مایل ها خواهد شد.

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x